بررسی مطبوعات افغانستان از 1906 الی 1929 میلادی

    پیشگفتار

 مطبوعات و وسایل اطلاعات جمعی نیاز مبرم هر جامعه بوده ، آنها حق دارند تا به اطلاعات دقیق بی طرف دسترسی داشته باشند. زیرا مطبوعات آزاد بی طرف واقع بین در تنویر اذهان مردم رول مهیم واساسی داشته جامعه را به سوی روشنگری وآگاهی سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی سوق میدهد.

در کشور که مطبوعات آزاد وجود نداشته باشد ، مثل خانه بی چراغ را میماند که ساکنان آن خانه در عمق تاریکی ها نور را گم کرده از حقیقت هیچ موضوع با خبر نمی باشند.

        این مطبوعات و رسانه ها است که با تحقیق ، بررسی و تلاش خستگی ناپذیر خود واقعیات مهیم که با سرنوشت مردم یک جامعه پیوند مستقیم دارد از پشت دروازه های بسته بیرون نموده با متانیت وشجاعت تمام آنرا تقدیم توده های اشخاص مینمایند که از دسترسی به اطلاعات مربوط به سرنوشت خود وکشور خود بدور میباشند.

         هرچند ما از مزایا وخوبی های اطلاعات جمعی ومطبوعات سخن گفتیم لازم است که تا از نقایص ومشکلات که این قدرت درگاهی اوقات در یک جامعه ایجاد میکند نیز حرفهای بگویم ، اطلاعات جمعی و مطبوعات اگر واقع بین و دلسوز به جامعه خود باشد چون چراغی است که مردم را از گمراهی نجات می بخشد ، اما اگر دارای چنین خصوصیات فوق نباشد میتواند گمراه کننده نیز باشد.

مطبوعات افغانستان در دوره های مختلف نقش بخصوصی در بشکل دادن اذهان مردم داشته از زمان تأسیس خود با قدرت بیش از صد پیام موثر نه تنها به دسترسی مردم کشور خود قرار گرفته مردم خودرا علاقه مند خود ساخته بلکه ، توجه وعلاقه دیگر کشورها چون هندوستان را نیز بسوی خویش جلب نموده است.

  پس من نیز لازم دیدم به برسی مطبوعات کشور خود که علاقه بیش از حد دارم تا در موردش تحقیق نموده از آن سود ببرم ، پرداختم

 مقــــــــــــــــــــدمه

       نخست خداوند متعال را سپاس گذاری مینمایم که برای من توفیق عنایت فرمود تا به پوهنتون راه یافتم. از استادان عالیقدر خویش نیز از صمیم قلب سپاسگذارم که در آموزش هر چه بیشتر فرزندان کشور خود از هیچ نوع سعی وتلاش دریغ نورزیدند.

دانش گران سنگ خویش را سخاوت مندانه چون گوهرهای ارزشمند به دامان دانشجویان خویش نثار نمودند تا این جوانان از این سرمایه بی بدیل سود جسته به کشور خویش مصدر خدمت خوب گردیده و خود نیز سربلندانه زندگی کنند.

________________________________________________

نگارنده: نرگس “امینی”

همکاری: پوهنیار محمد “نظری”

مرجع: پوهنتون بلخ             ،      سال 1389 خورشیدی

________________________________________________

بخش اول

بررسی مطبوعات افغانستان در دورۀ سلطنت شیر علی خان

  • قرن نزدهم در کشور های مستقل اسلامی، قرن نهضت های اجتماعی و سیاسی بود که بیشتر بشکل عکس العمل دربرابر تجاوزات استعماری اروپاییها بوجود آمده بود. چنانچه در ترکیه از نصف اول این قرن اصلاحات نظامی و مدنی عملی شد و در نصف دوم قرن نزدهم در ایران نهضت اصلاحی بمیان آمد . گرچه این نهضتها بحای نرسید و رهبران نهضت در هردوکشور چون رشید پاشا ، مدحت باشا و میرزاتقی خان ناکام ازبین رفتند، فلهذا زمینه برای یک انقلاب اجتماعی آینده هموار شده میرفت. همزمان با نهضت این کشور ها در افغانستان نیز از نیمه دوم قرن نزدهم راه اصلاحات گشاده گردید.

          در افغانستان امیر شیر علی خان نخستین امیری میباشد که اساس تمدن جدید و فرهنگ جدید را پایه گزاری نموده مخصوصاٌ این مفکورۀ امیر شیر علی خان هنگام سرعت گرفت که در سال 1869 عیسوی از هند برتانوی بازدید نمود و علاقه اش در قسمت نکنالوژی و تمدن، غربی زیادتر گردید و او را تشویق کرد تا در داخل کشور خویش دست به یک سلسله اصلاحات داخلی بزند و در فرصت که وحدت سیاسی افغانستان با از بین رفتن اکثر دشمنان سلطنت آغاز شده بود رنگ و رخ تازه بخشید. امیر شیرعلی خان در سیاست داخلی تحکیم حکومت مرکزی و نشرتمدن جدید و در سیاست خارجی ، استقلال افغانستان را میخواست از این جهت او توانست به انجام کار های مهم توفیق پیدا کند و طرح های انکشافی  او در زمینه های عمرانی، عملی، و فرهنگی افغانستان توانست عملی شود.

ریفورم امیر شیرعلی خان زمانی آغاز شد که از طرف انقلاب صنعتی اروپا اغاز گردیده بود و از سوی دیگر  کشور های مستقل اسلامی نهضت های سیاسی و اجتماعی خود را در برابر تجاوزات استعماری اروپائی اغاز کرده بودند و از طریق جاپان از حالت انزوا بر آمد دروازه تمدن غرب را برروی کشور خود باز کرده بود هم زمان با وقایغ فوق الذکر در افغانستان نیز راه اصلاحات گشوده شده و یک از این پیشقدمان این نهضت ها سید جمال الدین افغان، امیر شیر علی خان را از از نظریات و مفکوره ها و پلان های اصلاحی و انکشافی، در افغانستان مستفید ساخت.

امیر شیر علی خان برای بار اول پروگرام عصری سازی کشور را از مکتب       سید جمال الدین افغان در سکتور اقتصادی، عملی و فرهنگی روی دست گرفت در زمینه فرهنگ امیر شیر علی خان دو مکتب به طرز جدید یکی ملکی و دیگری نظامی تاٌسیس کرد ومطبعۀ لیتوگرافی با اهتمام میرزاعبدالعلی خان در بالا حصار کابل دایر کرد.

در همین مطبعه بود که برای بار نخست در سال 1875 میلادی جریدۀ شمس النهار را در کابل منتشر ساخت و همچنان نمایندگی های برای این جریده در خارج کشور افتتاح نمودند نمایندگی های در پشاور، کانپور و دهلی تعین نمود رساله ها و مقالات زیادی در زمینه تعلیم و تربیه عسکری از منابع خارج ترجمه گردیده و در همین مطابع سنگی به چاپ رسیده است. در حالیکه قبل از ورود مطابع به افغانستان کتب مورد ضرورت یانسخه برداری شده و یادر مطابع هند به چاپ میرسید. امیر شیرعلی خان کتابخانه سلطنتی احمد شاه را که امیر دوست محمد خان پدرش بی نظم  کرده بود تقریباً از بین برده بود دوباره سروسامان بخشید.

همچنان روابط تبادلۀ کتاب، روزنامه ها، جراید دولتی علمی و سلطنتی کابل را با مرکز نشراتی هند برقرار ساخت اخبار و نشرات خارجی از طریق داک خانه های افغانی مقیم پشاور، کانپور،دهلی به افغانستان وارد میشد و در مقابل جریده شمس النهار کابل به قسم مبادله به موسسات نشراتی پشاور هند ارسال میگردید.

  • اخبار و نشراتی که بقسم مبادله به کتابخانه سلطنتی کابل میرسید کلکسیون گردیده و مورد استفاده مراجعان قرار میگرفت.

در دورۀ زمامداری امیر شیر علی خان گذشته از طبع کتب کتب و آثار دانشمندان در مطابع کابل تدوین کتب درسی مکاتب نیز آغاز گردید. انجمن دارالتاٌلیف در چوکات اداری وزارت معارف و یاادارۀ معارف افغانستان بوجود آمد و خود امیر شیر علی خان بحیث آمر افتخاری معارف افغانستان از امور دارالتاٌ لیف وارسی میکرد. انجمن       دارالتاٌ لیف تنها مسئول نشر و اانشا؛ کتب درسی نبود بلکه وظیفه داشت در پهلوی کتب درسی آثار علمی دانشمندان کشور و برجمۀ آثار غربی را نیز جهت دشد معلومات و دانش مردم به چاپ رساند که بعضی آنها تا در نظرداشت قدامت نام گرفته میشوند:

  1. رسالۀ شهاب ثاقب
  2. حجت قویه در اسطبال وهابیه غویه
  3. شرح قواعد پیادگان پلتن
  4. تحفته العلما
  5. مجمع البحرین
  6. قواعد پلتن
  7. فتاوی امیر یاتشریح الجرایم
  8. تعلیم نامه عسکری
  9. قواعد رساله
  10. قانون نامه عسکری
  11. “الفبا”
  12. رساله محمع الجبرین
  13. تحفته العلما
  14. ترجمه رجوع الشیخ الی صباه

وسایل صنعت چاپ و تاریخچۀ ان در افغانستان:

             (1) زمانیکه خطاطان چیره دست و نقاشان ماهر خراسانی با دست و قلم کتاب مینوشتند و باتحمل سالها مشقت و تکلیف نسخه برداری میکردند مغز متفکری در آلمان بنام گوتبرگ در سال 449 میلادی نخستین بار حروف طباعتی و ماشین چاپ را اختراع کرد. البته این اختراع مقارن با سلطنت تیموریان در هرات بوده است تیموریان در این دوره یعنی قرن نوزده “ه ش” حکومت نیرومند و وسیع در تمام نقاط افغانستان و ماورالنهر بنام خراسان تشکیل داده بودند. چنانچه خطاطان ماهر هرات ابتکارات بس شگفت انگیز در نوشتن و نقش کردن افکار و سایر پدیده های بشری از خود نشان داده بودند و آثاری بس ارزشمند و گرانسنگی بیادگار گزاشته اند. البته باید یاد آور شویم که تکثیر و ترویج این هنر ها کاری ساده و اسانی نبوده است خطاطان چهره دست و نقاشان ماهر افغانستان بادست و قلم کتابها مینوشتند. زمانیکه وسایل صنعت چاپ در کشور های مصر،ترکیه ایران و غیره وارد شد. با کمال تاًسف در افغانستان شرایط و اماکانات میسر نبود تا وسایل و ماشین آلات طباعتی وارد شود  البته علت آن این بوده است  که افغانستان دارای یک مرکزیت و احد اداری نبود و سالیان دراز مردم آن در کشمکش های داخلی و تجاوزات اجانب در کیر بود اگرچه احمد شاه باباابدالی در سال 1747-1793 میلادی موفق شد تا حصه یک اداره مرکزی را بنیان کزاری کند اما این موفقیت دیر دوام نکرد و بار دیگر کشور ما مورد تاخت و تاز چپاول استعمار گران انگلیس قرار گرفت و سالهای دراز جنگ اول و دوم افغان و انگلیس دوام کرد.

          مردم افغانستان از سبب این جنگ ها از تنظیم حیات اجتماعی و فرهنگی خود دور ماندند مردم افغانستان به جای اینکه وسایل گسترش علم و فرهنگ صنعت به کشور وارد نماید در عوض برای حفظ حیات و ازادی خویش اسلحه و افزار های دفاعی به کشور وارد میکردند.

  1. عبدالرسول رهین، جلد اول، تاریخ مطبوعات افغانستان، چاپ دوم 1387 ش مطبعۀ میوند صفحه 55

          همین که امیر شیرعلی خان پسر سوم امیر دوست محمد خان در سال 1863 م مطابق 1278 هجری شمسی برای نخستین بار بجای پدر زمام امور افغانستان را بدست گرفت و خواست یک کشور آزاد، متحد و مترقی تاٌ سیس کند. اما با تأسف طی مدت پنج سال زحمات خود در اثر مداخله انگلیس ها و مخالفت های مسلحانه به این ارمان خویش نایل نشد.

هنگامیکه امیر شیر علی خان بار دوم در سال 1285 هجری شمسی مطابق 1868م زمام امور مملکت را بدست گرفت این بار برای ایفای مرام و اهداف و آزادی های مترقی خویش دست بکار شد و یک سلسله اصلاحات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در کشور پیاده نمود.

امیرشیر علی خان در پهلوی سایر اصلاحات برای بار نخست ماشین الات دستگاه های مجهز و چاپ سنگی در سال 1873 میلادی نخستین مطابعۀ سنگی به نام شمس النهار در بالاحصار کابل تاسیس نمود و این مطبعه به فعالیت اغاز نمود نخستین چاپ که در این مطبعه به شیوه چاپ سنگی به چاپ رسیده است جریدۀ شمس النهار میباشد از همین سال که به معنی واضع کلیه تاریخ مطبوعات با ژورنالیزم افغانستان گردید امور نشرات را میرزا عبدالعلی خان بدوش داشت قبل از مطبعه سنگی شمس النهار مطابع دیکر نیز در عصرزمامداری امیر شیر علی خان وارد گردیده بود ولی به هیچ وجه تاریخ از وجود مطابغ در افغانستان پیش از سالهای 1285 هجری شمسی که زمان شروع دورۀ دوم زمامداری امیر شیر علی خان میباشد اطلاع نمیدهد پس به استناد نوشته ه ورود مطابع افغانستان را میتوان سال 1285 هجری شمسی که برابر به دورۀ دوم زمامداری امیر شیر علی خان 1285-1296 هجری شمسی میباشد پذیرفت.

طوریکه شواهد تاریخ گواهی میدهد در هنگام زمامداری شیر علی خان دو مطبعه چاپ سنگی در افغانستان وجود داشت یکی مطبعه شمس النهار که در بالا حصار کابل موقعیت داشت دیگری مصبعه مرتضوی و مصطفوی  درین کشور وجود داشت مطبعۀ شمس النهار در اثر جنگ دوم افغان انگلیس در سال 1878 میلادی با تمام وسایل آن حریق شد که و مطابع مرتضوی و مصطفوی دیگر بنام دارالسلطنت کابل تأ سیس گردید شیوۀ چاپ آن لیتوگرافی بود این مطبعه تازمان امیر حبیب الله خان وجود داشت که نخستین شماره سراج الاخبار افغانستان در سال 1906 میلادی به مدیریت مسئول عبدالروف قندهاری و شماره های شال اول سراج الاخبار در سال 1290 هجری قمری مطابق 1911 میلادی به مدیریت مسئول محمود طرزی در این مطبعه به چاپ رسیده است در سال 1912 میلادی بنابر درخواست محمود طرزی در زمان امیر حبیب الله خان صنعت چاپ حروفی تایپ گرافی به دستگاه مجهز زنگوگرافی از کشور ترکیه خریداری گردید و به کابل انتقال داده شد. تأسیس و بکار افتادن مطبعه حروفی در کابل از بزرگترین حوادث فرهنگی دورۀ امیر حبیب الله خان بشمار میرود این مطبعه در ماشین خانه کابل نصب گردید و به فعالیت نشراتی خود آغاز نمود.

در این زمان مطبعۀ دیگری تأسیس شد که بنام مطبعۀ عنایت شهرت داشت تمام کشف و وسایل روزمرۀ امیر حبیب الله خان درین مطبعه به چاپ رسیده است بعد از استرداد و استقلال افغانستان در سال 1919 میلادی تحولات جدید از نظر کمی و کیفی در تاریخ مطبوعات افانستان رونما گردید از جمله مطابع جدید دیگری نیز تأسیس شد و به فعالیت آغاز نمود. امروز در کشور ما افغانستان علاوه از مطابع دولتی کابل آریانا و غیره مزابغ متعدد وجود دارد البته مطابع مختلف نه تنها در کابل بلکه در ولایات مختلف نیز وجود دارد که همه مجهز با وسایم و ماشین است.

3) در جریان سیزده سال اخیر زمینه استفاده از چاپ و ماشین آلات فراهم گردیده وهمینطور بنابر سهولت های فراهم شده در این قسمت تخنیک و مطبوعات کشور ما نیز تحول بزرگ ومثبتی را شاهد بوده است که میتوان جواب گوی خوب در عرضه تولید مواد مطبوع باتیراژ بلند و بزرگ باشد.

  1. ژوندون، شمارۀ ششم، قوس و جدی – 1349 صفحه 74-76 مطبعۀ دولتی اطلاعات و کلتور
  2. آریانا شماره دوم، حمل وثور – 1350 صفحه 32 60 مطبعه دولتی اطلاعات و کلتور

 

 

بررسی آغاز جریده نگاری در افغانستان

” سید جمال الدین افغانی و افغانستان” این جریده اولین جریدۀ است که قبل از شمس النهار کابل در افغانستان به نشر میرسید اما متأ سفانه از این نشریه هیچ اثری موجود نیست.

نظر دیگر دربارۀ جریدۀ کابل اینست که هیچ گونه نشریه تحت عنوان جریده کابل در عصر امیر اعظم خان با مسئولیت سید جمال الدین افغانی نشر نگردیده است و هیچ کدام نسخه های از آن فراوان وجود ندارد که باید کم از کم چندین نسخه از این نشریه نیز وجود میداشت عدۀ از محققان به این عقیده اند که این نشریه شاید بنام کابل که اکثراً برای شمس النهار گفته میشود اشتباه شده باشد. امیر شیر علی خان درپهلوی عملی نمودن سایر فقرات پیشنهادات اصلاحی سید جمال الدین افغانی در سال (1290 هجری قمری) امر نشر جریدۀ هفتگی بنام شمس النهار را صادر نمود.

          برویت اسناد و شواهد دست داشته و شماره های موجود در آرشیف ملی افغانستان اولین شماره جریده شمس النهار کابل بروز جمعه 15 شهر رمضان (1290) هجری قمری در مطبعۀ سنگی مرتضوی طبع گردیده است ولی از شواهد تاریخی و نوشته های شماره های موجود شمس النهار کابل در ارشیف ملی افغانستان ویک کلییکسون مکمل تر سال های اول، دوم و سوم آن محفوظ در کتابخانه شخصی محترم پوهاند جاوید طوای استناد میگردد که اولین شماره شمس النهار کابل مدت ها قبل از شماره های بدست امده نشر شده است.

          جریدۀ شمس النهار کابل در مرحلۀ اول هفته یکبار و بغداً در (16) روز در هر یک ماه یک بار مراتبه در شانزده صفحه ابتدائی در مطبعه سنگی مرتضوی و بعداً در مطبعه سنگی با بالاحصار کابل چاپ گردیده است.

شمس النهار کابل پس از دوصورت شر که هر دو شیر در یک دست و در دست دیگر عنوان شمس النهار کابل را دارند به مشاهده میرسد این نشان نمایانگرآن است که مردم افغانستان در یک دست شمشیر گرفته با استعمار مقابله میکنند و در دست دیگر قلم و وسایل تنویر و اطلاعات همگانی، را همچون شمس النهار در روشن سازی و آگاه سازی مردم افغانستان درخشان نگهدارد پس از عنوان جریدۀ روزماه و سال نشر جدید بحساب هجری قمری طبع میگردد.

          جریدۀ شمس النهار کابل از اوایل نشر تا آخر دارای قطع 8-12 انچ و متن 5 ½ انچ در 10 انج بصورت مستونه بوده است و عموماً در صفحۀ اول مطالب تحت عنوان (نقشه اشتهار) شمس النهار درج بوده است که قیمت اشتراک و قیمت فی شماره شمس النهار را ذکر میکرده است در صفحه دوم زیر عنوان اشتهار که معمولاً شکل سرمقاله را داشت و مرام و طرز نشر شمس النهار به قلم مرزا عبدالعلی متمم جریده نوشته میشده است نوشته ها به خط زیبائی نستعلیق تحریر یافته در کاغذ سفید، چاپ سنگی، طبع میشد. در تفکیک و جدا نمودن مطالب مختلف از خطکش ها و کار های هنری استفاده میشد صفحۀ اول آن کاملاً با یک نوع کار هنری شامل گلها، برگها، احاطه شده است. علایم نقطه گزاری، کامه، سوالیه وغیره در متن مطالب شمس النهار به ملاحظه نمیرسد در اخیر هر مطلب چهار نقطه به شکلی موجود است که اگر نقاط را وصل کنیم شکل یک مربع کج شده بوجود میاید این علامت بعضی وقت در داخل متن نیز دیده میشوددر باره منابع شمس النهار آنچه مطرح است آنست که شمس النهار کابل اخبار داخلی را از منابع رسمی و دولتی کشور حاصل میگرده است.

          جریدۀ شمس انهار نخستین جریده افغانستان است که اولین شماره آن به تاریخ پانزده شعبان 1290 هجری قمری برآمده به تخمین هفته وار بوده من غیر از شماره های متفرقه آن تاحال دو کلیکسون آنرا دیده که یکی متعلق به کتابخانه شخصی علیحضرت همایونی محمد ظاهر شاه و دوم متعلق به کتابخانه مرحوم شپه سالار غازی والا سردار شاه محمود خان.

          کلیکسون اول دارای بیست شماره از سنوات (1290-1291-1292) میباشد که آنرا نایب سالار مرحوم عبدالاحد خان ملکیار به کتابخانه شاهی تقدیم کرده و تاحال در نزد والاحضرت سردار نعیم خان میباشد.

          کلیکسون دوم شامل بیست شماره و در کتابخانه خودشان موجود خواهد بود در نمرۀ (6) جلد اول صفحۀ شانزده شمس النهار نوشته شده از عرصه دونیم ماه که اخبار پربار شمس النهار کابل جاری گردیده تا حال این اخبار ها با شمس النهار مبادله داشتند.

  1. اخبار عالم
  2. اخبار طلسم حیرت
  3. اخبار خغرح القلوب
  4. اخبار سندی تایمز
  5. اخبار عالم لاهور
  6. اخبار اداره اکسیلنز
  7. اخبار انجمن پنجاب لاهور
  8. اخبار کوه نور
  9. اخبار سید الاخبار دهلی
  10. اخبار لوح محفوظ مطبعه مراد آباد
  11. اخبار استیریجی گزیت
  12. اخبار سنت بطر زیورک
  13. اخبار لوده
  14. اخبار بمبی گزیت
  15. اخبار لیاقت
  16. اخبار استبرتیت لندن نیوز
  17. اخبار ایران مطبه داراحلاقه وتهران و غیره میباشد

(1)اکثر این نشریه ها از طریق داک خانه های افغانستان پشاور به ادارۀ جریده شمس النهار کابل ارسال شد کار ارسال اخبار و سایر نشریه های هندی به دارالسلطنه کابل را حاجی حسن خان کاردار داک خانه افغانستان در پشاور بدوش داشت. حاجی حسن خان در پهلوی سایر مسئولیت های پستی و اداری وطیفۀ داست تا تمام نشریه های چاپ نصرت المطابغ دهلی را بکابل بفرستد و در مقابل جریدۀ شمس النهار کابل را به منابع هندی تحویل دهد علاوه بر نشریه هایکه به مبادله جریده شمس النهار کابل میرسید تعداد کثیری از نشریه های هندی مستقیماً کتابخانه امیر شیر علی خان روانه میشد. همکاران جریده شمس النهار که اکثراً از اراکین دربار بودند میتوانستند ازین نشریه ها نیز استفاده کنند نشریه هایکه به دفتر جریده شمس النهار کابل میرسید نیز بغد از استفاده به کتابخانه امیر شیر علی خان برده میشد کارمندان کتابخانه از مجموعۀ این نشریه ها کلیکسون های سالانه ترتیب کرده و در کتابخانه شاهی امیر شیر علی خان حفظ مینمودند.

          مطلب دیگری که با این بحث بی ارتباط نیست اینست زمانیکه امیر شیر علی خان بعد از مرگ پدرش دوست محمد خان به هرات جانشین خویش را اعلان میکند و از طرف برادرانش مورد قبول واقع نمیشود در حال آماده برگشت به کابل میشود در این جا سردار شیر دل خان لونیاب اعلی ایشیک آغاسی باامیر همراهی میکند در سفر ایشان ذخیره کتب قلمی زیادی را که در هرات بود باخود بر دارالسلطنه کابل انتقال میدهد. همینطور امیر شیر علی خان کتابخانه نواب عطا محمد خان و غلام احمد خان واقعه نگاران افغانی در هند را نیز درجملۀ دیگر کتب به کتابخانه دار السلطنه کابل منتقل میسازد.

          درین جا باتذکر مطالب فوق باید یاد آور شد که قبل از دورۀ زمامداری امیر شیر علی خان و جریدۀ شمس النهار کابل نیز سیستم اطلاع رسانی در افغانستان وجود داشته وواقعه نگاری افغانستان در خارج از کشور وجود داشته اند که بر علاوه گرد اوری اطلاعات و وقایع از منابغ نشراتی کشور های همسایه و همجوار به شغل حمع آوری وقایع و اطلاعات از محل واقعه وصروق بودند. چنانچه پدر غلام محی الدین انیس موئسس روزنامۀ ملی انیس نیز در قاهره شغل واقعه نگاری داشت علاوه بر آن از محتوای جریده شمس النهار کابل نیز معلوم میشود که اکثر خبهایکه از کشور های همجوار به اداره جریده ارسال میشده از طرف واقعه نگاران خود جریده مستقیماً به دفتر جریده ارسال شده است چنانچه در خبر های زرین میخوانیم “کر سپاندت ما از نجار مینگارد … ” یا “کرسپاند ما از خوقند مینگارد….” این ها میرسانند که ژورنالیزم عصر شیر علی خان که با استفاده از سیستم ژورنالیستی انگلیسی بوجو آمده بوده دارای شبکه منظم خبرنگاری در کشور های همجوار و اسلامی بود. موجودیت تأثیرات ژورنالیزم انگلیسی و نفوذ اصطلاحات روزنامه نگاری اروپائی در ژورنالیزم افغانستان  شدیداً نمایان است که این خود از استعمال اصطلاح “کرسپاندت” بجای “واقعه نگاری” یا “خبر نگاری” که اصطلاح ژورنالیستی دارد وضاحت کافی دارد.

مطالب بالا میرسانند که جریده شمس النهار کابل خبر ها و اطلاعات خارجی را از دو منبع مستقل حاصل میکرده است. یکی نشریه های چاپی کشور های همجوار و همسایه ودیگر مستقماً از محل واقعه توسط خبر نگاران افغانی.

          به اساس تحلیل نگارنده این سطور از جمله (45) خبر خارجی ایکه خبرنگاران یا کرسپاندنت های افغانستانی ارسال کرده اند (25) خبر ان از نواحی بخارا، خوقند، ثمرقند، تاشکند و یارقند و (20) خبر ان از هند و پشاور میباشد (56) خبر ایگر از روزنامه های ایرانی اقتباس گردیده، از آنجمله (41) خبر از منابغ انگلیسی ترجمه شده (1) خبر دارای منبع ایرانی و (14) خبر از منابع عربی بدست امده است و نیز تحلیلی مضمون ما از (20) شمارۀ شمس النهار کابل نشان میدهد که در جمله (56) خبر طبع نشریه های ایرانی (5) خبر آن عملی بوده، از منابغ انگلیسی بدست آمده است. این میرساند که بیشترین نفوذ بالای ژورنالیزم و شبکه خبر رسانی افغانی را شبکه های خبری هندی و ایرانی داشته اند.

          خبرهای داخلی جریده شمس النهار نیز از دو منبع حاصل میگردد یکی از خبرهای رسمی که از منابع رسمی دولتی گرفته میشد و دیگری خبر های “عام” که بواسطه واقعه نگاران جریده از محل واقعه بدست میامد. منبع خبرهای رسمی و دولتی، دفتر ایشیک آغاسی حضور بود که مسئولیت شایع نمودن خبر های رسمی و دولتی را داشت خبر های عام مردم را واقه نگاران جریده از محل واقعه بدست میاوردند بر علاوه داشتن خبرنگاران در شهر کابل، جریدۀ شمس النهار کابل خبر نگارانی در ولایات افغانستان نیز داشت.

خبرنگاران جریده خبرهارا از ولایات مستقیما به واسطه داک خانه های دولتی به مرکز جریده ارسال میداشتند. در نشرخبرهای داخلی از ولایات افغانستان نیز چیزیکه قابل توجه عمیق است تأثیر مستقیم ژورنالیزم واصطلاحات ژورنالیستیکی انگلیسی بر ژورنالیزم افغانستان میباشد اکثر واقعه نگاران افغانستان علاقه داشته اند که اصطلاح “کرسپاندنت” (خبرنگار) را به جای خبرنگارمعمول زورنالیزم افغانستانی آن وقت بکار گیرند.

در اکثر خبرهایکه از ولایات کشور در جریده شمس النهار کابل بچاپ رسیده به پیروی از اصطلاحات ژورنالیستی انگلیسی کرسپاندنت گرفته شده است. چنانچه خبریکه خبرنگار جریده از قطغن زمین ارسال داشته است چنین آغاز میشود ” کرسپاندنت ما از قطغن مینگارد که ….” یا “کرسپاندنت ما از بدخشان مینگارد….” ویا ” کرسپاندنت ما از مزار شریف مینگارد” موجودیت اصطلاحات ژورنالیستیکی انگلیسی و موجودیت واقعه نگاران در شهر ها و ولایات میرساند که افغانستان در شبکه داخلی نیز دارای شبکه منظم خبررسانی بوده و خبر های منظماً به جریده شمس النهار کابل میرسیده است این سیستم نیز تقلید از سیستم خبرنگاری هندی بوده، منبع و اساس افغانستانی نداشته است.

          آخرین محتوای جریدۀ شمس النهار را مطالب علمی و ادبی تشکیل میداد هر چند جریده بیشتر چهره خبری داشت ولی مطالب مفید و سودمندعلمی نیز از منابع انگلیسی ترجمه شده و در آن بطبع مرسیدک اکثر مطالب علمی شاهد پیشرفتهای محیرالعقول اروپائی ها در ساحه های طبی، فنی، تخنیکی و مخصوصاً تخنیک اسلحه سازی و مهمات جنگی بود که حواس بشر آنروز را به خود جلب کرده بود کلیۀ مطالب ادبی آن بیشتر در مورد شعرای فارسی دری گوی و حماسه های رزمی معطوف شده بود. نمونه های از اشعار تصوفی مولانا جلالالدین محمد بلخی و ابولمجد مجدود بن آدم سنائی نیز به مشاهده میرسید ازمعاصران کمتر کسانی دیده میشوند اشعارشان در جریدۀ شمس النهار کابل چاپ شده باشد.

          جریدۀ شمس النهار کابل تا سال 1295 هجری قمری برابر به 1878 میلادی به نشرات خود ادامه داد از 1878 میلادی به بعد در هنگام حملات انگلیس ها و ویرانی شهر خصوصاً سوختاندن قلعۀ مستحکم بالاحصار کابل دفتر جریده و مطبعۀ شمس النهار طعمۀ حریق شد و همین طور بعد از یک سال موئسس آن نیز امیر شیرعلی خان وفات نمود وتا مدت ها رکود علمی و روشنگری بعد از دوره روشنگری امیر شیر علی خان در کشور سایه افگند و تامدت ها از نشر جریدۀ در افغانستان اطلاع در دست نیست.

          نتیجه اینکه جریدۀ شمس النهار کابل در مقایسه با نشریه های فارسی معاصر آن و نشریه های بعدی تاسالهای 1300 در منطقه با آنکه همکاران قلمی چندانی نداشت و اولین نشریه در نوع خود در افغانستان بود ولی با برداشتیکه از فرهنگ و ژورنالیزم غربی داشت بسیار مترقی و با محتوای بود تاآن حد که خوانندگان در کشور های همجوار از جمله در هند برتانوی داشته است این گفته را اعلانیکه ازطرف باشندگان نواحی هند در جریده بچاپ رسیده است وضاحت میدهد و نیز افکار طرقی خواهانه مهتمم و سایر نویسندگان جریده به لزوم توجه صنایع محلی و اهمیت آن در زندگی مردم و امنیت عام ومسائل رفاه عامه نیز توجه داشته و مطالب خوبی درین بخشها در آن نامه دیده شده است. شماره دهم جریده مطلبی در بارۀ “طریقۀ شناخت نسل انسان” دارد این خبر علمی گزارشی از تجربه های علمی دانشمندان چینائی میباشد وجود مطالب بالا در جریدۀ دار برسطح بالای تعلیم وتربیه افغانستان در آن روزگاران بمقایسه کشور های همجوار و احیای مفکوره ترقی خواهانه در جامعه افغانستانی است که دراین راستا خدمات ترقی خواهانه امیر موئسس جریدۀ شمس النهار را تاریخ معاصر افغانستان فراموش نمیکند.

*1 عبدالرسول روهین، تاریخ مطبوعات  افغانستان ، چاپ دوم 1387 مطبعۀ میوند

 

بخش دوم

بررسی مطبوعات در دورۀ زمامداری امیر عبدالرحمن خان

بررسی اوضاع فرهنگی:

          امیرعبدالرحمن خان در بخش فرهنگ هیچ یک نقطۀ درخشانی در تاریخ ندارد هر چند خور امیر میگوید: “چندین مدرسه برای اعضای خانوادۀ سلطنتی، مستخدمین، شخصی، غلام بچه ها نظام اطفال ، صاحب منصبها برای اسرای جنگ و غیره دعایا دایر نمودم ” ولی بی اعتنائی امیر درزمینۀ فرهنگ تاجای بود که میتوان آنرا تعمد و تعند او در جلوگیری از فرهنگ نامید زیرا امیر عبدالرحمن ازتمدن و فرهنگ جدید جهان آگاه بوده معهذا حتی یک مکتب نساخت و یک جریده تأسیس نکرده درحالیکه افغانستان با هر دو سابقه داشت نتها امیر مطابع لیتوگرافی وارد کرد و کتب و رسالت چندی مبنی بر اطاعت پادشاه و تحویل دادن مالیات در سرموعد و چند قانون اداری چاپ نمود اردوی امیر از زبان ملای نظامی مضامین رسایل ” ناجیه و هدایت السبحان” را که بعرض تقویۀ اخلاق نظامی و جهاد بود طبع شده بود، امیر درمسجد شاهی بازار چوب فروشی مدرسه یی مختصر تعمیر و در قالب کوچکی تدریس فقه را دایر ملا غلام محمد و ملا ابوبکر بودند بعد ها معزول و عوض شان در 1893 میلادی ملا احمد جان توخی و ملا گل احمد احمد زائی مقرر گردیدند بر عکس مطبوعات و رسالت خرافی ا اساطیری از هند انگلیس سیل آسا در افغانستان میریخت و نسل جوان کشور را به قهقرائی و جانب بینی واوهام و تاریکی رهنمون مینمود.

          امیر دربارۀ مطبعه تدریست میگوید: “قبل از جلوس من به تخت سلطنت در تمامی مملکت هیچ مطبعه دایر نبود درتمام کشور اشتهار دادم که سی نفر منشی ضرورت دارم که بتواند زبان خور را بنویسد و بخواند فقط سه نفر به قاعده مشروط بیشتر پیدا نشد حمد خداکه امروز هزار ها از اتباع من صاحب سواد هستند و هزار ها نسخه جات کتب متعدد در باب اطلاعات، مضامین مختلف و غیره در مطبعه کابل طبع میشود. در تمام شهر ها دارایی ابتدائی برای اهالی و افواح نظامی دایر شده و انشاالله عنقریب در کابل دارالفنون به جهت تدریس علوم متعدد و طریق تدریس به وضع فرنگستان دایر خواهد شد همچنان به اهالی کابل حکم دادم که روزنامه نیمه رسمی در کابل طبع و نشرنمائید مرحوم منشی عبدالرزاق هندی دهلوی در ساختن مطبعۀ کابل خدمات زیادی نمود.

بررسی مطبوعات و روزنامه نگاری:

          تاجائیکه از شواهد تاریخی معلوم است بعد از سقوط امیر شیر علی خان در سال 1878 میلادی در دورۀ پسرش محمد یعقوب خان که یک سال و اندی بطول انجامید و پس در دوره امیر عبدالرحمن 1880 – 1901 میلادی نشریه موقوته بچاپ نرسیده است.

          آنچه مسلم است اینست که در عصر ضیائیه منعبی که اراکین دربار اطلاعات و خبرها را از آن بدست میاوردند یک “خبرنامه” قلمی بود که توسط محرران، کاتبان، منشیان، نستعلیق نویسان دربار نوشته میشد و به امیر اراکین دولت ” دربار” و شخصیت های مهم سلطنتی توزیع میگردید. پوهاند جاوید میگوید: اشتهاری در یک صفحه به خط نستعلیق زیبا فکر میکنم حاوی 36 بیست است در نزدم در کابل بود که متأسفانه در اختیارم نیست یک نسخه آن نزد آقای حبیب الله رفیع است. فی چمن البیت آنرا در کتاب ” اوستا ” آورده ام پوهاند جاوید علاوه میکند که استاد عتیق که اکنون در استرالیا بسر میبرد بتاکید گفت که یک نسخه ” خبرنامۀ کابل” را در ولایت هیرمند بچشم خود دیده است پوهاند جاوید باز هم علاوه کرد که: این خبررا سی سال پیش شنیده بودم اما در دیداریکه اخیراً با عتیق الله در مشهد داشتم دوباره بروشنی وضاحت اظهار کرد که “خبرنامۀ کابل” را دیده است.

          محتوای این نشریه قلمی را بیشتر خبرهای خارجی وکمتر وقایع مهم و حوادث داخلی کشور تشکیل میداد. مطالب آن از منابع خارجی ترجمه میشد.

          تهیه مطالب بدوش ترجمانان در باری بود که بعد از تشخیص خبر آنرا جهت ترجمه و نشر به ترجمانان حرفوی میسپردند خبر ها بعد ازترجمه توسط نستعلیق نویسان دربار با خط زیبا و نقش های بروی کاغذ تخته در چندین کاپی نوشته و توزیع میشد قابل یاد آوریست که در عصر عبدالرحمن خان خبر نامه ها و غیره فرامین و یادداشت های سلطنتی خیلی زیبا و منقش ترتیب میشد.

          از این خبرنامۀ قلمی اثری در دست نیست زیرا این نشریه به شکل و شیوۀ اخبار نوشته نمیشده، بلکه شکل یک اطلاعیه (بلتن) را داشته است که هفته وار و گاهگاهی در پانزده روز بعضاً در یک ماه یک مرتبه تهیه و توزیع میگردید شاید مراکز اسنادی و آرشیف شناسان کشور شکل و محتوای آنرا از اوراق اداری و دفتری فرق نکرده با سایراسناد و اوراق دولتی مدغم کرده باشند این هم از امکان بعید نیست که اراکین و درباریان وقت بعد ازمطالعه و استفاده آنرا نگهداری نکرده نابود ساخته باشند. ازین خبرنامه در فهرست کتب و اخبار کتابخانه “حضور انوارولا” که نام کتابخانه سلطنتی امیر عبدالرحمن بو، ذکر نگردیده است و نیز از کدام اخبار چاپی دیگری درین فهرست ذکرنیست.

          گذشته از “خبرنامه” قلمی آنهم به تیراژ محدود و به تعداد اراکین درباراز کدام نشره چاپی که به ادامۀ شمس النهار کابل در مطابغ دارالسلطنه کابل زیر چاپ رفته باشد اطلاعی نیست و به یقین ادعا شده میتواند که امیر نخواسته است در جهت تنویر ازهان مردم افغانستان قدم بردارند.

          طوریکه مشاهده کردم در عهد امیر عبدالرحمن خان توجه به چاپ و نشر کتاب بیشتر گردیدو تا اکنون در حدود چهل کتاب از آن عهد بدست آمده است امیر عبدالرحمن علاقۀ خاصی به شعر و ادب داشت بزرگان مانند واصل پروردۀ دربار اوست چاپ دیوان عایشه درانی و رحمت بدخشانی نشانۀ دیگر علاقمندی او به شعر و ادب است.

بخش سوم

بررسی مطبوعات در دورۀ امیر حبیب الله خان

1919-1901 میلادی

          مهمترین کاریکه در دور زمامداری حکومت امیر حبیب الله خان صورت گرفت گذاشتن تهداب معارف جدید در افغانستان بود چنانچه اولین لیسه کشور بنام مکتب حبیبیه در سال 1903 میلادی در کابل تأسیس گردید این لیسه دارای درجه رشدیه ابتدائیه و اعلایه بود.

          در درجۀ رشدیه برعلاوه مضامین درجۀ رشدی زبان انگلیسی، اردو،مقابله، مثلثات، هندسه تحلیلی، حکمت طبیعی و کیمیا تدریس میشد درین درجه درجمله زبانهای خارجی تدریس زبان انگلیسی شامل بود.

          در جملۀ تأسیس و افتتاح لیسۀ حبیبیه و افتتاح مکتب حربیه و بسا موسسات دیگر آوردن مطابع لیتوگرافی در پهلوی مطابع تیپوگرافی و انکشاف مطابع تیپوگرافی به به بخشهای نجاری، تجلیه و زینگوگرافی شامل بود.

مطابع این دوره:

          در عصر امیر حبیب الله خان بنابر علل مختلف گامها بلند و اساسی پیشرفت و ترقی در بخش طبع و طباعت برداشته شد. این پیشرفت و انکشاف را اگر از یکسو جبر تاریخ و درینامیزم اجتماعی فکر کنیم از سوی دیگر به هیچ وجه نمیتوان علل و عوامل محیطی و اجتماعی را نادیده گرفت. حقیقت اینست که در دورۀ زمامداری امیر حبیب الله خان در سرزمین های قرب و جوار افغانستان امور طبع و نشر به اشکال و وسایل پیشرفته تر جریان داشت.

          در نیم قارۀ هند علاوه بر چاپ جراید ملی، جراید انگلیسی جریدۀ “اکلیل” جریدۀ “وتیل” و حبل المتین بزبان فارسی دری طبع میشد آنسوی آمو دریا در سرزمینهای مختلف آسیای میانه طبع و طباعب معمول بود. دراین امور طبع و نشر به کثرت بملاحظه میرسید و نیز شخص امیر حبیب الله خان و صایر اعضای دربار و اسرای عالی رتبه اوضرورت داشتن مطابع پیشرفته تر و عصری تر را قلباً احساس میکردند. چه امیر حبیب الله خان برای دفع کمبودیهای مطابع وچاپ ونبودن جراید در کشور عجالتاً هدایت داده بود که عدۀ ازمترجمان کشور خبر هاو اطلاعات اوضاع جهان را از زبانهای انگلیسی، ترکی، و اردو ترجمه نموده با تکثیر نسخه های آن درباریان را ازترقیات و حوادث روز اگاه سازند.

          عامل مهم دیگر علاقه و دلچسپی مردم کشور برای داشتن یک جریده بود که میبائیست از طرف دانشمندان و نویسندگان به طبع میرسید.

          تحت این اوضاع و حرکتهای نویسندگان و دانشمندان افغانستان به خصوص پشت کار و درایت محمد بیک طرزی در این راستا عاملهای بودند که امیر حبیب الله خان آماده گردید برای ارتقای فرهنگی و کلتوری یک مطبعه طبع حروفی در پهلوی سنگی لیتوگرافی دارالسلطنه کابل خریداری کند البته بایک دستگاه مجهز زینگوگرافی طبع و نشر عکس ها این دستگاه ها از کشور ترکیه وارد کشور گردید.

          محمود طرزی طی مقالۀ مفصلی مینویسد: “ما در دارالسلطنه معظمه خود سه مطبعه داریم” یکی مطبعه لیتوگرافی، دوم تپوگرافی و سوم مطبعۀ عنایت بود که محمود طرزی از آن نامبرده است.

          پس از نوشتۀ بالا چنین برمی آید که در عصر امیر حبیب الله خان سه مطبعه در افغانستان وجود داشته است که از جمله یکی آن مطبعه چاپ سنگی دوم حروفی دارالسلطنه کابل و سرکاری وحکومتی بود و مطبعه سوم بنام “عنایت ” مسمی بود مطبعه خصوصی و شخصی بوده است.

1 – مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل:

مطبعه سنگی دارالسطلنه کابل از بقایای دوره  امیر عبدالرحمن خان بوده که در دوره زمامداری امیر حبیب الله خان به گفته محمود طرزی نواقص آن رفع گردید و کار و فعالیت آن به همان شیوه گذشته جریان پیدا کرد. جریده سراج الاخبار افغانیه که در اثر مساعی و تلاش خستگی ناپذیر محمود طرزی اجازه نشر یافت سال اول نشراتی خود را در همین مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل به پایان رسانید.(1290 – 1291).

علاوه از نشریه سراج الاخبار افغانیه در مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل سایر آثار، موارد و اسناد دولتی نیز به نشر میرسید. از جمله نشرات این مطبعه میتوان نظامنامه های این دوره، مسکوکات، نمبر های پستی و نشریه های ضمایم سراج الاخبار افغانیه نام برد. کتاب فتاوی سراج الاحکام در (674) صفحه با قطع کلان در سال (1327ه ق) در این مطبعه به چاپ رسیده است. مطبعه چاپ سنگی دارالسلطنه کابل در تعمیری که در داخل ماشین خانه کابل قرار گرفته بود یا بنا یافته بود موقعیت داشت. این تعمیر در سال (1290 ھ. ش) بنا یافته و چهار بخش اصلی داشت که در این مطبعه، الحاج عبدالخالق پسر طرزی افغان (غلام محمد خان طرزی) و میرزا محمد خان قندهاری مهتمهین و نستعلیق نویسان بودند.

تعداد ماشین های چاپ سنگی یا لیتوگرافی این دوره را محمود طرزی ضمن مقاله ای بر شمرده و گفته است: ” از مراحم سنیه اعلیحضرت پادشاه عرفان پناه ما مطبعه بسیار بزرگی لیتوگرافی یعنی چاپ سنگی متشکل از هشت پایه ماشین متحرک به بخار . . . در ماشین خانه دارالسلطنه کابل موجود است.

2 – مطبعه حروفی دارالسلطنه کابل:

در پهلوی مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل بنابر شرایط وقت و ایجاب عصر و زمان و تقاضای روز افزون روشنفکران به کتب و معلومات تاره علمی و فرهنگی و همپایه گردیدن به ترقیات کشورهای مجاور، اداره امیر حبیب الله خان بنابر مشوره و تشویق محمود طرزی دانشمند فاضل، سیاستمدار آگاه، نویسنده پر قدرت و کتاب شناس با فهم برآن شد که تا یک مطبعه چاپ حروفی یا “تیپوگرافی” از ترکیه وارد افغانستان کند. این حرکت نیک و پربار چون خواست همه اراکین حکومت امیر حبیب الله خان را نشان میداد هر چه زود تر جامه عمل پوشید و کاروان ماشین ها و حروف چاپ یا سامان و آلات ضروری آن جانب افغانستان سرازیر شد و با تکمیل گردیدن جای و محل آن شروع به کار نمود. محمود طرزی در این مورد می گوید: ” به سایه معارف پروری اعلیحضرت سراج الملت والدین پادشاه خود مختار دولت علیه مستقله افغانستان . . . مطبعه تیپوگرافی “چاپ حروفی” دارالسلطنه کابل با حسن وجود اکمال یافته. این است که نامه گرامی “سراج الاخبار افغانیه” نسخه شماره یکم سال دوم خود را در آن مطبعه عالی به زیور چاپ مزین ساخت و در بازار عرفان شعار عالم مطبوعات جلوه پردازی ساخت”.

تاسیس و به کار انداختن مطبعه بزرگ تیپوگرافی (حروف چاپی) از بزرگترین حوادث فرهنگی دوره امیر حبیب الله خان به حساب می آید. چه با تاسیس این مطبعه کار طبع و نشر کتب درسی مکاتب و نشر سایر نشرات آن دوره رونق به سزایی گرفت و این دوره را متمایز ترین دوره های فرهنگی و کلتوری گذشته افغانستان گردانید. این مطلب را سر محریر جریده سراج الاخبار افغانیه محمود طرزی و سایر نویسندگان و اگاهان آن دوره در نوشته های خود انعکاس داده و مطالب سودمند و ارزنده یی در مورد دست آورد های خود انعکاس داده و مطالب مهم در این مطبعه به مردم شریف افغانستان به رشته تحریر در آورده و این عمل فرهنگی را انکشاف تازه و نقطه عطف دوره امیر حبیب الله خان بر شمرده اند.

در پهلوی مطبعه طبع حروفی یا تیپوگرافی دارالسلطنه کابل، سامان آلات ضروری طبع و طباعت نیز وارد کابل گردیده بود. اسناد دست داشته در این مورد از میز های حروف چینی و سه پایه ماشین طباعت که بوسیله قوه بخار حرکت میکرد اطلاع میدهند. در این مطبعه یک اتاق به نام “مجلت خانه” شعبه صحافی مکمل وجود داشت. شعبات دیگر آن مدرسه زینگو گرافی خطاطی بود.

عمارت مطبعه چاپ حروفی یا تیپوگرافی دارالسلطنه کابل نیز در محلی بنام ماشین خانه کابل اعمار گردیده بود. تعمیر مطبعه طبع حروفی دارالسلطنه کابل در جوار عمارت مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل به صورت الحاقیه بود. اصل تعمیر در (1290) برای مطبعه سنگی بنا یافته بود. همزمان با به کار افتادن مطبعه طبع حروف در این تعمیر مطبعه طبع سنگی نیز جای و محل قدیمی خود را حفظ کرد. مطبعه طبع حروفی در این عمارت دارای چهار حصه مستقله بود. حصه اول زینگوگرافی و یا به اصطلاح آنوقت زینگوگرافخانه بود. حصه دوم دستگاه فن مصوری، حصه سوم اداره سراج الاخبار افغانیه و حصه چهارم دستگاه فن حکاکی و خطاطی بود، که جمعا مطبعه طبع حروفی دارالسلطنه کابل را تشکیل میداد. در مورد جای و محل این مطبعه محمود طرزی می نویسد: ” در این پوشیده نیست که چون اداره سراج الاخبار افغانیه یک سرمایه کامله تدارک نکرده است که یک باب مطبعه یعنی چاپ خانه مستقله برای خود تدارک بتواند. لاجرم در مطبعه تیپوگرافی سرکاری که در ماشین خانه واقع بوده و هر دو مطبعه یعنی چاپ سنگی و مطبعه حروفی در یک عمارت فعالیت داشته اند. . .” کار های چاپ و نشر جریده و کتب را پیش می برد.

همانطوریکه تعمیر های مطابع دارالسلطنه در داخل ماشین خانه واقع بود، اداره این مطابع نیز به عهده ارباب اداری ماشین خانه کابل بود. گویا ماشین خانه کابل از امور مطبوعات یعنی چاپ شدنی ها و مطبعه یعنی خانه نظارت میکرد. محمود طرزی در شماره های سراج الاخبار افغانیه از این شکل نارضایتی نشان داده و می نویسد: ” حتی مطبعه یعنی چاپ خانه و مطبوعات یعنی چاپ شدنی های سرکاری نیز زیر نظارت و اداره معارف نمیباشد. محمود طرزی سفارش می کند که بنابر شمولیت عامی که نظارت جلیله معارف داشت باید مطابع و مطبوعات زیر اثر و نظارت معارف باشد.

از مهمترین کتب و آثاریکه در مطبعه طبع حروفی دارالسلطنه کابل نشر شده است میتوان از کلیات حضرت بیدل که نمبر ماشین نایب السلطنه سردار نصرالله خان به تاریخ 24 حوت 1291 ھ ش صورت گرفته، جریده سراج الاخبار افغانیه از شروع سال دوم به بعد، سراج التواریخ در سه جلد، شامل احوال و حوادث آغاز دوره سدوزایی ها تا عهد امیر عبدالرحمن خان، رساله های ضمیمه سراج الاخبار افغانیه به نام های علم و اسلامیت، آیا چه باید کرد؟ توحید؟ معلم حکمت، فلسفه وطن، کتاب جغرافیای عمومی و ادب در فن و آثار محمود طرزی همه در مطبع طبع حروفی دارالسلطنه کابل طبع و نشر گردیده اند. بر علاوه این ها کتب درسی مکاتب و مدارس، نشر تکت های پستی ، اداری وغیره نیز در همین مطابع به چاپ میرسید.

در اسناد و مدارک دست داشته این مطبعه از اشخاص به نام های محمد حسن اخندزی، محمد ندیم اخندزی، میرزا محمد غوث مرتب، میرزا غلام حیدر مرتب، میرزا یوسف علی، میرزا عبدالحمید مرتب، میرزا محمد حسین مرتب، ملا عبدالجبار مصحح، میرزا غلام رسول مرتب، میرزا عبدالغفور مرتب بحیث کارکنان مطبعه نامبرده شده است.

کاتبان و مصححان این چاپخانه که نام هایشان بحیث مصحح و کاتب ذکر گردیده، میرزا محمد جعفرخان قندهاری، ملا عبدالعلی مستغنی مصحح، میرزا شیرمحمد،میرزا غلام قادر، میرزا محمد سرور ، میرزا عبدالعزیز ، میرزا محمد آرام،منشی عبدالرحمن بیک ، منشی عبدالرحیم بیک، ملا عبدالجبار مصحح و ملا طوطی مصحح میباشد.

3 – مطبعه عنایت:

مطبعه عنایت یک مطبعه شخصی بوده در دوره زمامداری امیر حبیب الله خان به سرمایه خصوصی از طرف سردار عنایت الله خان معین السلطنه در سال (1290 ھ ش) تاسیس گردیده بود. با استقبال از تاسیس این مطبعه محمود طرزی زیر عنوان “مطبعه عنایت” جملات زیبایی به رشته تحریر در آورده و از عرفان پروری های امیر حبیب الله خان به نیکویی یاد کرده و علاوه می نماید که: ” این است بزرگترین اولاد نجابت نهاد شاهانه شان . . . محض به شوق و آرزوی شدیدیکه در خصوص ترویج و توسعه معرفت می پرورانیدند یک مطبعه خصوصی کوچکی با حروفات آن طلب فرموده در دایره اقامتگاه عالی خودشان به نام “مطبعه عنایت” به اسم مبارک خودشان نسبت داده شده تاسیس و بنیاد نهادند.

گفته می شود که در آغاز فعالیت این مطبعه برای اینکه کارگران آن به ماشین کارها و حروف چینی، درست در رشته یی مربوط آشنا شوند، سردار عنایت الله تصمیم گرفت که برای مشق و تمرین کارگران یک مطبعه کوچک و تعدادی حروف تهیه و تدارک نماید. برحسب این فیصله ابتدا مطبعه کوچک و تعدادی حروف تهیه کرده و  بعدا ماشین مکمل تر و حروف بیشتر وارد نموده آغاز به فعالیت کرد. سردار عنایت الله خان در آغاز فعالیت این مطبعه به مشوره و همکاری های خستگی ناپذیر محمود طرزی یک ساله احتیاج و ضروریات کار و فعالیت مطبعه را از قبیل کاغذ، سیاهی و رنگ تهیه نموده بود. سراج الاخبار افغانیه قیمت مجموعی و مصارف کلی تاسیس و تهیه مواد ضروری در “مطبعه عنایت را” به شمول ماشین، حروف، کاغذ، سیاهی وغیره چهار تا پنج هزار روپیه کابلی درج کرده است.

از معلوماتیکه سراج الاخبار افغانیه درباره قیمت مجموعی این مطبعه داده است چنین فهمیده می شود که این مطبعه چندان بزرگ نبود و ظرفیت کارهای آن هم آنقدر زیاد نبوده و آثار انگشت شماری ماهانه در آن به طبع میرسیده است. با این ارتباط سراج الاخبار افغانیه می نویسد: ” چیز های است که در ظاهر حال اگر چه چندان اهمیتی نمیداشته باشد ولی چون به حقیقت آن قدری به نظر غور و تدقیق دیده شود جهان جهان منفعت و عالم عالم اهمیت در آن مندرج است” نویسنده مقاله محمود طرزی ادامه میدهد که ” در قبال این همه احتیاجات و نیازمندی های بزرگ وطن مقدس ما این مطبعه خیلی کوچک است و اما اهمیت آن در این است که سایر شهزادگان اعظام ما تشویق می شوند و علاوتا این مطبعه باعث می شود که مردم کشور ما نیز به تاسیس همچو مطابعی تشویق شوند.

از خدمات فرهنگی این مطبعه چاپ کتب جغرافیایی و تاریخی افغانستان و طبع آثار ترجمه شده محمود طرزی و دیگر نویسندگان و علمای کشور میباشد. اولین اثریکه در مطبعه عنایت زیر چاپ رفت “جغرافیای منظوم افغانستان” اثر محمود طرزی بود. بعدا فعالیت های طباعتی این مطبعه قدم به قدم در صفحه چهار پشتی سراج الاخبار افغانیه در سالهای پنجم، ششم، هفتم و هشتم به مشاهده میرسد. یک تعداد این اثر عبارت اند از جغرافیای منظوم افغانستان، سیاحت بدورادور کره زمین به هشتاد روز، داستان “سیاحت در جوهوا”، داستان بیست هزار فرسخ سیاحت در زیر بحر،  کتاب “از هر دهن سخنی و از هر چمن سمنی” و کتاب “روضه جلد” میباشد.

علاوه از کتب و آثار فوق که محمود طرزی ترجمه و تالیف کرده و در این مطبعه به چاپ رسیده است. این اثر تالیف مولوی عبدالرب مدیر مکتب ابتداییه و دارالمعلمین و ملای حضور میباشد.

محل اداره و کار مطبعه عنایت در ده افغانان بوده و شخصی به نام عبدالروف خان بحیث سرمرتب مطبعه ایفای وظیفه میکرده است. نام این شخص غالبا توأم با اعلان کتب طبع شده مطبعه عنایت در صفحات مختلف سراج الاخبار افغانیه جلب نظر می کند.

رویهمرفته با وجودیکه سه مطبعه در دوره زمامداری امیر حبیب الله خان در افغانستان در فعالیت بود هنوز هم نظر به شرایط عصر و زمان و تقاضای مردم کشور به کتب و مواد نشر شده بیتشر، ایجاب میکرد که چندین مطبعه حروفی دیگر نیز به کار طبع و طباعت آغاز کرده کتب و آثار بیشتر طبع و نشر نماید.

چنانکه محمود طرزی این نیاز مبرم و شدید مردم افغانستان را در وقت و زمانش درک کرده و تبصره کرده است که، طبع قرآن عظیم الشان در خارج کشور بدست غیر دین سزاوار نمیباشد، او امکان غلطی های ناشی از چاپ های خارج کشور را بر می شمارد و سفارش می نماید که مطابع موجوده افغانستان کافی نبوده و نمی تواند از عهده نشر هزاران نسخه پاره های قرآن شریف برآید. بنا باید مطابع تجارتی در افغانستان تاسیس شود تا این کار مهم در داخل افغانستان صورت گرفته و نیازمندی های علمی و فرهنگی کشور مرفوع گردد.

گرداننده سراج الاخبار افغانیه با آنکه وظیفه خود را در لابلای اوراق جریده سراج الاخبار افغانیه ایفا میکرد ولی عشق وطن و تعالی افغانستان تا سرحدی در عروق و شرایین محمود طرزی ریشه دوانیده بود که هر کتاب و هر لب و لباب آنرا به زبان ها و فرهنگ بیگانه مطالعه می کرد، خواهی نخواهی عصاره جدید سراج الاخبار افغانیه و یا بحیث کتاب مستقل و جداگانه زیر ماشین چاپ می فرستاد و نویسندگان دیگر افغانستان نیز در امور طبع و نشر کتب مختلف به زبان دری تلاش پیگیر داشتند که گویا دوره زمامداری امیر حبیب الله خان یعنی عصر سراج الاخبار افغانیه را غنی ترین دوره نشر کتب تا آنزمان گردانیده بودند.

دستگاه زنگوگرافی:

وقتیکه دستگاه زنگوگرافی از ترکیه وارد افغانستان گردید این دستگاه شامل یک تعداد سامان آلات و لوازم ضروری کلیشه، پلیت ها، جست کامره، عکس برداری ادویه جات و پرزه های دستگاه بوده زنگو گرافی از دو کلمه یونانی متشکل شده و یکی آن (گرافی) یعنی نوشتن و دیگری آن زنگ یعنی جست میباشد. که هر دو کلمه جمعا نوشتن در روی جست میباشد، قالب های که تصویر ها و هر نوع نوشته ها و تکت ها و چیز های که این قسم باشد از زنگوگرافی و قالب های تصویر ها و هر نوع نوشته های فوتوگرافی و هر نوع تصویر های قلمی و روغنی که سایه دار باشد آنرا به انگلیسی فوتو رنگرونگ به فرانسوی فوتوگراور می گویند.

1- عبدالرسول، رهین، جلد اول تاریخ مطبوعات افغانستان، 1387 ه ش، مطبعه میوند، صفحه: 101 – 110

به هر حال آمدن زنگوگرافی به کشور و ترویج آن در اخبار و کتب طبع مطابع افغانستان راه خود را باز کرد و چنانکه نخستین کلیشه زنگوگرافی با فوتو امیر حبیب الله در صفحه اول سال دوم جریده سراج الاخبار افغانیه چشم مردم افغانستان را به سوی یک قدم دیگر به جلو به شاهراه وسیع طباعت افغانستان دوخت و بعد از آن شماره تاریخی جریده سراج الاخبار افغانیه به صورت عادی در شماره های بعدی عکس های از اشخاص معروف کشور، رسم ها و مناظر طبیعت و بسا فوتو های صحنه های حوادث زندگی مردم وغیره را به نشر رسانیده که آینده ها هرگز آن حیرت را که بیننده های شماره های اول سال دوم سراج الاخبار افغانیه احساس کرده بودند از خود نشان نداده و نزدشان یک فن عادی و معمول جلوه گر بوده است.

در مورد فن زنگوگرافی چیزی که قابل ذکر است اینست که لوازم زنگوگرافی و کلیشه سازی در افغانستان محدود بوده ظرفیت آن کم بود. از یک طرف محمدفضلی اخندزی نتوانست در افغانستان مراجعت کند و سامان و وسایل ضروری دستگاه زنگوگرافی را تکمیل نماید. از جانب دیگر تعداد نشر عکس های جریده سراج الاخبار نشان میدهد که هنوز این دستگاه آنقدر مجهز نبوده که بتواند بیش از یک عکس در نهایت دو عکس قرار شماره های سراج الاخبار افغانیه کلیشه سازی نماید.

جریده سراج الاخبار:

نشر جریده چاپی در افغانستان بعد از جریده شمس النهار کابل که در سال 1887 م در اثر حملات انگلیس ها از بین رفت، برای مدت ها متوقف شد خلاصه اینکه در این دوره کشور های همسایه به اکتشافات و پیشرفتهای نایل آمده بودند. اما مردم افغانستان از پیشرفتها و تحولات علمی آن عصر در بی خبری به سر می بردند تا اینکه به سعی و تلاش یکعده از روشنفکران کابل انجمن سراج الاخبار تاسیس شد و همچنان مولوی عبدالروف خاکی که در راس این انجمن قرار داشت تقاضای نشر جریده ی را از امیر حبیب الله خان نمود.

این پیشنهاد به تاریخ 25 صفر 1323 ق از طرف سردار عبدالقدوس خان اعتمادالدوله بعد از گذشت هشت ماه به امضا رسید و اولین شماره سراج الاخبار روز پنجشنبه 15 ذوالقعده 1322 ق با قطع فلسکیپ در 26 صفحه در چاپخانه سنگی دارالسلطنه کابل با خط نیکوی دو تن از نستعلیق نویسان ماهر عضو انجمن سراج الاخبار افغانستان نشر گردید. این اخبار خود را “اخبار نامه حکمیه ، سیاسیه و شرعیه” خوانده است.

فهرست مندرجات این روزنامه را مقالات تحت عنوان: ” خطابیه، تهمیدیه، موعظه حسنه سیاسیه، خلاصه جنگ جاپان و روس، حوادث کشور انگلیس، حوادث کشور متفرقه، حوادث داخلی کشور افغانستان تشکیل میداده است.

همکاران قلمی سراج الاخبار افغانستان در گروهی از روشنفکران افغانستان بنام اعضای انجمن سراج الاخبار افغانستان تشکیل میداده است. این گروه متشکل از تحصیل کردگان و اعضای روشنفکران افغانستان به شمول مولوی عبدالروف قندهاری “خاکی” مدرس مدرسه شاهی معلمان دارالعلوم حبیبیه و بعد ها لیسه حبیبیه بودند که با اهداف بیدار کردن و آشنا ساختن مردم افغانستان با دنیای جدید بوجود آمده بود. به گفته مرحوم حبیبی، رییس این انجمن مولوی عبدالروف خان قندهاری “خاکی” بود.

بنابر نوشته محمد کاظم آهنگ، سراج الاخبار افغانستان بعد از طبع و نشر اولین شماره دیگر برای همیش در اثر مداخله هند برتانوی زیر چاپ ماشین نرفت و فعالیت از قبل تنظیم شده آن متوقف گردید. و تا شش سال دیگر باز افغانستان بدون جریده ماند. تا اینکه در سال 1912 م به اثر سعی و تلاش پیگیر و تقاضا های مکرر محمود طرزی امیر حبیب الله خان رضایت نشان داد تا بار دیگر جریده در آسمان مطبوعات افغانستان بدرخشیدن آغاز نماید. از آن تاریخ به بعد جریده پر آوازه و وزین “سراج الاخبار افغانیه” آغاز می شود.

در مورد چاپ و نشر سراج الاخبار افغانستان نظریات ضد و نقیضی وجود دارد عده از محققان از جمله مولف کتاب “سیر ژورنالیزم در افغانستان” عقیده دارد که بنابر نوشته های موحوم حبیبی این جریده قبل از جریده سراج الاخبار افغانیه به نشر میرسیده است. اما عده دیگر عقیده بر این اند که اصلا این جریده وجود نداشته است.

همینطور خود مرحوم حبیبی نیز در کتاب تاریخ مختصر خود از این جریده نام نبرده است، مرحوم حبیبی تنها جریده سراج الاخبار افغانیه را جریده زمان امیر حبیب الله خان دانسته است.

جریده سراج الاخبار افغانیه:

در اثر سعی و کوشش محمود طرزی در شب ماه مبارک رمضان (1329) هجری قمری جریده سراج الاخبار افغانیه به نشر رسید. در آن وقت نشر یک اخبار یک امر حتمی و ضروری دیده میشد. زیرا از طرف امیر حبیب الله در ریاست داخلی پیروی روش اداره پدرش عبدالرحمن را می نمود و در امور خارجی در پی آن بود تا استقلال از دست رفته افغانستان را بدست آورد. امیر حبیب الله میخواست موافقت نامه (1907) روسیه تزاری و انگلیس را نادیده بگیرد در این موافقت نامه توافق شده بود که سیاست خارجی افغانستان از طرف انگلیس ها اداره شود. از جانب دیگر مردم افغانستان نیز خاموش نبودند. بلکه همه در امور و فعالیت های فرهنگی، اصلاحی و سیاست کشور مجدانه سهم میگرفتند و در راس آن محمود طرزی قرار داشت، محمود طرزی شخصی با تجربه بود و آگاهی کامل از رویداد های جهان داشت. او مرد فعال بود و بدرستی از عهده تمام کار ها برآمده می توانست بدین ضرورت مبرم و باوجود شخصیتی چون محمود طرزی سراج الاخبار افغانیه تاسیس گردید و اولین شماره به تاریخ 14 میزان 1290 هجری شمسی در مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل در 16 صفحه بر سر محرری و مدیر مسوول محمود طرزی در آسمان فرهنگ و کلتور افغانستان به درخشیدن آغاز کرد.

محمود طرزی در آغاز نشر سراج الاخبار افغانیه تنها بود همکاران قلمی نداشت همکاران او جز یک عدد کتب ترقی و ترجمه های از زبان های اروپایی، ترکی در ساحات مختلف علوم و بعضی کتب شعر از آن جمله دیوان و اشعار والا بزرگوارش سردار غلام محمد طرزی قبلا سروده بود چیزی دیگری نبود.

جریده سراج الاخبار افغانیه سال اول در مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل در ماشین خانه کابل به نشر میرسید. در این سال که آغاز کار بود برعلاوه آنکه همکاران قلمی نداشت همکاران فنی و تخنیکی او نیز محدود بود تهیه کننده کتاب و مقالات محمود طرزی از میرزا محمد جعفرخان قندهاری بحیث خطاط جریده و استاد حلیمی اخندزی ترکی خطاط و حکاک و عنوان نویس جریده نام بریم. مولف کتاب سیر ژورنالیزم در افغانستان ملا عبدالولی خان را نیز به حیث عنوان نویس جریده نام برده و از ایشان معرفی شده اند.

نام اخبار تمام شماره ششم سال اول تنها سراج الاخبار بود ولی بعد از شماره ششم در ماه سوم نشراتی بعد از شش شماره کلمه افغانیه در آن اضافه شد از شماره هفتم به بعد بنام سراج الاخبار افغانیه مسمی گردید و تا آخرین شماره به همین نام دوام کرد.

جریده سراج الاخبار افغانیه به این ترتیب به اهداف مشخص و آگاهانه ملت خواهی هموطنان را بر انگیخت و با نشر پند ها، در برابر جهل و خرافات مبارزه کرده و با نشر مطالب ارزشمند درباره علوم و فنون جهان هموطنان را از گودال تاریکی به شاهراه نور و آزادگی هدایت کرده وظیفه خود را در برابر ملت خود دلسوزانه انجام داده است.

خوانندگان سراج الاخبار افغانیه هم در ولایات و هم در مرکز افغانستان وجود داشت و در خارج کشور نیز موجود بود مثلا در کشور های ایران، ترکستان، روس، هند، ترکیه، اروپا و بریتانیا میتوان نام برد. سراج الاخبار افغانیه به سایز های 24 – 33 سانتی متر و به تیراژ 1600 نسخه در هر نوزده روز به نشر میرسید تعداد اشتراک کنندگان داخلی جریده در سال 1293 هجری شمسی در حدود صد نفر بود.

بخش چهارم

مطبوعات در دوره سلطنت اعلیحضرت امان الله خان

در اولین قانون اساسی افغانستان که در عهد زمامداری امان الله خان تدوین گردیده بود مطابق ماده 68 آن تحصیل معارف تا درجه ابتدائیه اجباری اعلان شد و برای نخستین بار انجمن معارف افغانستان تاسیس گردید برای طرح پروگرام ها تالیف و ترجمه کتب و تهیه مواد درسی تربیه معلمان لوای مقررات وضع شد و با بعضی از کشور های خارجی روابط فرهنگی و کلتوری برقرار گردید با استخدام معلمان و مشاوران توجه به عمل آمد در کابل برعلاوه لیسه حبیبیه لیسه های امانیه و استقلال کنونی تاسیس گردید و پروفیسوران فرانسوی و جرمنی، استادان ورزیده داخلی در آنها مصروف تدریس گردیدند.

مکاتب، تلگراف، رسامی، نجاری، معماری، رشته های خارجی، زراعت و دارالمعلمین در بعضی ولایات کشور تاسیس گردید. مکتب های ابتدایی در تمام ولایات کشور باز گردید همچنان یکعده دختران افغانی برای تحصیلات عالی به ترکیه اعزام گردید. درجه معارف افغانستان بعد از وزارت حرب و وزارت دربار سلطنتی به درجه سوم قرار گرفت.

زمینه مساعد سیاسی کشور طبق ماده یازده نظامنامه اساسی افغانستان برای نشرات قبلا آماده گشته و گفته شده بود که مطبوعات و اخبارات داخلیه مطابق نظامنامه مخصوص آن آزاد میباشد.

به اساس این ماده نظامنامه مطبوعات برای اولین بار در 1927 جریده هفتگی انیس و نسیم سحر جریده نوروز در پهلوی امان افغان، طلوع افغان، اتحاد ابلاغ و مجموعه صحیحه پشتون ژغ به نشرات آغاز کرد همچنان اولین بار دستگاه کوچک رادیو به مملکت وارد شد و به کار آغاز نمود. مطبعه معارف دیگر در کابل و در ریاست کشور تاسیس گردید و صدها کتاب از منابع خارجی به زبان دری ترجمه گردید تنها وزارت معارف افغانستان 133 عنوان کتاب به رشته تحریر در آورده که البته این کتاب ها درباره موضوعات مختلف بوده و این کتاب ها را برای معلمان مکاتب ابتداییه از منابع خارجی ترجمه کرده بودند و در اختیار مکاتب قرار داده بودند.

برعلاوه این کتاب ها تعداد کتب دیگر که همه درس مکاتب بود نیز به چاپ رسید.

 

بررسی مطابع در دوره سلطنت اعلیحضرت امان الله خان

طوریکه قبلا تذکر داده شد در عهد زمامداری امیر حبیب الله خان وضع مطابع رونق گرفت و علاوه از مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل مطبعه طبع حروفی ماشین خانه و مطبعه عنایت در شهر کابل مصروف طبع و نشر آثار علمی و فرهنگی نویسندگان و مترجمان افغانی بود.

در چنین شرایط و ضرورت مبرم برای کسب آثار طبع شده لازم بود که به تعداد مطابع به پیمانه وسیع افزایش به عمل آید در چنین شرایطی عینی و زمانی برای بکار انداختن مطابع زیاد در افغانستان به مطبعه با نام و هویت های مستقل و جداگانه در سراسر افغانستان تاسیس گردید. این مطابع عبارت بودند از مطبعه دارالسلطنه کابل، مطبعه ماشین خانه، مطبعه کابل، مطبعه ابلاغ، مطبعه دارالتحریم، دایره تحریرات مجلس عالی وزرا، مطبعه امان افغان، مطبعه وزارت خانه ها، مطابع ولایات، مطبعه طلوع افغان در قندهار، مطبعه غازی در خوست، مطبعه اتحاد شرق در جلال آباد، مطبعه ستاره افغان در جبل السراج، مطبعه بیدار در مزار شریف، مطبعه اتفاق اسلام در هرات، مطبعه اصلاح در خان آباد، مطابع شخصی، مطبعه شرکت رفیق، مطابع انیس و مطبعه کاظمی.

1 – مطبعه دارالسلطنه کابل

مطبعه دارالسلطنه کابل به نام های مطبعه ماشین خانه و مطبعه کابل نیز یاد می گردیده است در حقیقت یک مطبعه مرکزی و عمومی بوده است. وظیفه تهیه وسایل کارکنان فنی و لوازم ضرورت سایر مطابع دولتی افغانستان را نیز به دوش داشته اینک به نام های مطبعه ماشین خانه و یا مطبعه کابل یاد گردیده علت آن است که مطابع طبع سنگی و بعد مطابع که در اثر سعی و تلاش امیر حبیب الله خان به کابل وارد گردید. در یک محل نصب و بکار انداخته شده بود. که محوطه بنام ماشین خانه مسمی گردیده بود. یعنی علاوه از ماشین های چاپ سایر ماشین ها نیز در این محوطه کار میکرد. امروز نیز آن محوطه که در پهلوی دریای کابل قرار دارد مطبعه کابل هم بالای همین مطبعه دارالسلطنه کابل اطلاق میشده است این مطبعه تحت اثر آمر عمومی ماشین خانه کار می کند مطبعه دارالسلطنه کابل که در دوره امیر عبدالرحمن تاسیس گردیده بود در دوره امیر حبیب الله انکشاف کرد و در دوره امانی مرکز فعالیت عمومی مطابع دولتی افغانستان گردید.

2 – مطبعه ابلاغ

مطبعه ابلاغ که بنام های مطبعه دارالشاهی و مطبعه تحریرات مجلس عالی وزرا نیز مسمی بوده است. غالبا در سال 1300 هجری شمسی تاسیس گردید و در داخل محوطه ارگ شاهی موقعیت داشته است. باشش پایه ماشین سنگی مجهز بوده است. فعالیت های نشراتی این مطبعه درجه اول نشر روزنامه ابلاغ و به درجه دوم نشر نظامنامه ها، کتب و آثار علمی، اجتماعی و فرهنگی نویسندگان مختلف بوده است.

طبع و نشر روزنامه ابلاغ در آغاز نشر از طرف مرحوم محمد اکبر صورت میگرفت مرحوم اکبر از مسولیت طبع و نشر روزنامه ابلاغ امور خطاطی روزنامه را نیز به عهده داشت.

روزنامه ابلاغ که در این مطبعه به طبع رسید و این مطبعه در آن روزنامه مسمی گردیده بود اما بعد از ختم دوره امانیه نشانی از این مطبعه نیست و چنین معلوم می شود که دوره امیر حبیب الله کلکانی و بعد از آن به مطبعه دولتی ادغام گردیده و یا سامان آلات و ماشین های آن هسته اولی یکی از مطابع جدیدالتاسیس دوره های بعدی را تشکیل داده باشد.

3 – مطبعه امان افغان

جریده امان افغان در آغاز مطبعه جداگانه نداشت و در مطبعه دارالسلطنه کابل جاییکه قبلا سراج الاخبار افغانیه از آن نشر میشد شروع به نشر کرد ولی بعدا بزودی صاحب یک مطبعه جداگانه گردید.

مطبعه امان افغان دارای سه پایه ماشین طبع حروفی بوده یک پایه این ماشین های یکی طبع حروفی بوده و دو پایه آن یکی خورد و دیگری کلان بود. دستکی هر سه ماشین برقی بودند. دستکی با این مفهوم بود که کاغذ به صورت خود کار کش نمیشد و باید بادست پیش کرده میشدند.

علاوه بر سه پایه ماشین چاپ یکدانه ماشین برش، یک پایه ماشین پروف خوانی و یکدانه میز مکمل حروف چینی نیز وجود داشت قاسم خان مدیر جریده امان افغان بود، محمد هاشم خان به حیث باشی و نگران عمومی مطبعه امان ایفای وظیفه میکرد.استاد برکت الله که از جمله مهاجرین هندی بود به حیث متخصص فنی در امور زنگوگرافی و کلیشه سازی عکس ها کار میکرد از آغاز کار مطبعه امان افغان در آن مطبعه امور فنی را به جلو میبرد حروف ماشین آلات مطبعه امان افغان از خارج وارد میگردید به این صورت حروف از کشور ترکیه عثمانی و ماشین آلات و لوازم طبع از هند وارد میگردید. که گاهی اتفاق میافتاد که مواد و لوازم طبع خارج نگردد. چنانچه شماره 28 سال 1219 هجری شمسی جریده امان از ناوقت رسیدن رنگ برای طبع جریده امان زیر کلیشه عقد از چین آمده است.

مطبعه امان افغان نیز بعد از ختم دوره زمامداری امیر امان الله خان بعد از نشر شدن چند ماهه حبیب الاسلام اثر به مشاهده نمیرسید چنین معلوم می شود که مانند مطابع دارالتحریر شاهی با مطابع دولتی ادغام گردیده است. و یا با یکی از ارگان های دیگر دولتی تحقق پیدا کرده باشد که تاریخ آینده افغانستان ضامن تشریح و توزیع این مطالب تاریخی خواهد بود. امان افغان در آغاز نشر با عین قطع سراج الاخبار افغانیه 9 بر 13 انچ نشر میشد. هنگام مدیریت مسوول محترم پاینده محمد فرحت قطع آن 6 و نیم بر 10 انچ خرد ساخته شد ولی در سال های 1306 هجری شمسی قطع آن دوچند اولی گردید به شکل یک اخبار معیاری نشر میگردید.

(1)نخستین مدیر مسوول آن مرحوم عبدالهادی داوی بوده است. دومین مدیر مسوول این جریده مرحوم پاینده محمد فرحت بوده است که از شماره 23 سال اول نشراتی این وظیفه را به عهده داشت.

امان افغان این سر دسته نشریه های دوره آزادی و استقلال ملی کشور این ادامه دهنده اندیشه های تابناک سراج الاخبار افغانیه و محمود طرزی این رزمنده ضد استعمار انگلیس و این روشنگر تاریک اندیشان سرزمین افغانان پاک نهاد به تاریخ 22 حمل 1298 مطابق 12 اپریل 1919 با این شماره که آخرین جلوه پرداز همان مطبوعات افغانستان گردید.

می نویسد بر افق با خط زرین

باد بر افغان مبارک دوره امن و امان

مرحوم عبدالهادی داوی یکتن از مبارزان و پیش آهنگ دومین نهضت مشروطه خواهی و از قلم بدستان مدرسه پر فیض دامان سراج الاخبار افغانیه نشر و اشاعت امان افغان را به حیث مدیر مسوول به کف گرفت، مرحوم داوی که امروز  دقایق روزنامه نگاری را از علامه محمود طرزی استاد بزرگ و پدر ژورنالیزم افغانستان آموخته بود. در کار روزنامه نگاری خود در این اخبار چنان شیوه را در پیش گرفت که از همان نخستین روز های نشراتی این جریده را مقبول طبع خاص و عام گردانید. حقیقت این است که برای نخستین بار این جریده به تاریخ 22 حمل 1298 به وجود آمده است. و این درست زمانی بود که مرحوم داوی وظیفه مدیر مسوول آنرا به عهده داشت. جریده مذکور در هر پانزده روز یک بار نشر میشد و در نخستین صفحه شماره اول آن عکس شاه امان الله به نشر رسیده است.

(1) – کاظم، آهنگ، مطبوعات افغانستان در دهه اول انقلاب، مطبعه کابل، صفحه 1 – 11، سال 1349

 

بررسی مطابع وزارت خانه ها(1)

طوریکه قبلا گفته شد در این دوره مطالبی در وزارت معارف، وزارت حربیه و وزارت مالیه افغانستان مصروف فعالیت طباعتی بودند.

مطبعه وزارت مالیه

مطبعه سنگی وزارت مالیه در قطار سایر مطابع وزارت خانه های حکومت افغانستان به کار نشر و طبع نظام نامه های مالیاتی و گمرکاتی مصروف بوده برعلاوه نظامنامه ها تشکیلات منظم اداری، فنی، خطاطان، رسامان بوده و وظیفه خود را به درستی انجام داده اند این مطبعه بعدا به نام مطبعه کاظمی مسمی گردید.

مطبعه وزارت معارف

علاوه از طبع و نشر کتب درسی مکاتب و مجله معارف آینه عرفان یعنی نظامنامه اساسی وزارت معارف نظامنامه مکاتب خانگی وغیره را نشر میکرده است. این مطبعه سنگی یک تیپوگرافی بوده تشکیلات منظم خطاطان، رسامان و مرتبان بوده است.

مطبعه حروفی مکتب فنون حربیه

این مطبعه اکثرا به کار طبع کتب عسکری، کتب درسی عسکری، نظامنامه پروگرام تعلیم و تربیه، نظامنامه های عسکری از قبیل توقیف خانه ها، محبوسین محبوس خانه ها وغیره مصروف بوده است. ولی نظامنامه های دیگر چون نظامنامه های زراعت، نظامنامه حاضری مامورین وغیره را نیز از طبع بر آورده است این مطبعه تشکیلات منظم حروف چینی زنگوگرافی و تصحیح صفحه های روی ماشین وغیره داشته و کار مثمر طباعت را انجام میداد.

1 – عبدالرسول، رهین، تاریخ مطبوعات افغانستان، سده های 19 و 20، مطبعه پوهنتون کابل

 

مطابع شخصی

مطبعه شرکت رفیق

مطبعه شرکت رفیق در آغاز دوره امانیه به سرمایه شخصی محمد رفیق خان پسر محمد عتیق خان رفیق در شهر کابل در محوطه ماشین خانه کابل تاسیس گردید. معاون این مطبعه شخصی به نام نوری اخندزی بود که در وقت زمامداری امیر حبیب الله خان امور زینگوگرافی مطبعه دارالسلطنه کابل را به عهده داشت. نوری اخندزی تبعه ترکی بود و در رسامی نیز مهارت تام داشت.

تیپوگرافی هر دو مجهز و دارای تشکیلات منظم اداری و فنی بود در این مطبعه رسامان، خطاطان و مرتبان و نیز حروف چینی و ماشین کاران داخل کار بودند.

از خصوصیات عمده این مطبعه آن بوده است که این مطبعه علاوه از حروف فارسی دری(10 – 12 – 14 – 18 – 24 – 32 ) نسبت به حروف لاتین مجهز بود و می توانست اکثر نوشته های انگلیسی را نیز به چاپ برساند. این نشان میدهد که مطبعه شرکت رفیق حروف متنوع داشت و قادر بود نشریه های مختلف را به سایز ها و دیزاین های عسکری، کتب درسی مکاتب به چاپ سنگی صورت می گرفته است و نظامنامه های ملکی و آثار دانشمندان و نویسندگان به طبع حروفی بوده است.

          علاوه از نظامنامه ها و کتب درسی مکاتب در این مطبعه جریده شخصی انیس و بعضی مجلات دیگر نیز به چاپ میرسید. ناشر و مدیر جریده انیس مرحوم محی الدین انیس در شماره 24 سال اول انیس از کار مطبعه رفیق اظهار قدردانی کرده و نوشته است ” در این موقع مطبعه شرکت رفیق را با هیات ریاست و عمله آن مطبعه فراموش نکرده حصه امتنان خود را که نسبت به آنها داریم ابراز داشته مقابل جد و جهد و مساعی که برای انیس نموده اند امتنان صادق داریم. چه به حیث یک فردیکه در فن بلدیت دارد پیش از این تصدیق را داریم که الحق مساعی کارکنان مطبعه شرکت رفیق چه در خصوص پابندی وقت و چه در خصوص نفاست و چالاکی بکار برده اند شایان امتنان و شکریت است. . . “.

این مطالب را جریده انیس در زمانی انعکاس داده بود که جریده انیس در مطبعه شرکت رفیق به طبع میرسید. جریده انیس در سال اول دوره نشراتی خود در مطبعه شرکت رفیق به طبع میرسید. و از شروع سال دوم نشراتی در مطبعه خود انیس که بعدا شروع به فعالیت کرد چاپ میشد علاوه از انیس در مطبعه شرکت رفیق روزنامه و مجلات دیگر نیز چاپ میشدند. این مطلب را جریده آزادی شرق که در برلین به چاپ میرسید چنین نوشته است: ” مطبعه شرکت رفیق که دارای چندین قسم حروف تازه است برای چاپ همه گونه مطبوعات از قبیل کتاب، مجله، روزنامه با سهلترین قیمت حاضر است” از این مطبعه در دوره های بعدی اثری نیست و شاید بنابر عللی سقوط کرده باشد و یا در یکی از مطابع دیگر ادغام گردیده باشد.

مطبعه انیس

جریده انیس در سال اول نشراتی (1306) هجری شمسی در مطبعه شرکت رفیق به طبع میرسید در سال دوم نشراتی (1307) هجری شمسی از پول اشتراک مشترکین دست به خریداری و تاسیس یک مطبعه شخصی زد. خوشبختانه به این آرزوی خود نایل آمده و انیس در سال دوم نشراتی خود مطبعه تاسیس کرد و طبع جریده انیس را در آن صورت داد. چنانچه خود غلام محی الدین انیس مدیر و مؤسس جریده انیس می نویسد: ” برای اینکه سر از نو کار را تاسیس ابتدای مجله دوم را از 7 حمل 1307 هجری شمسی شروع میگیریم. در مدت مابین 7 حوت که اختتام مجله اول و مابین 7 حمل که ابتدای سال دوم است اداره جریده مطبعه ای را تولید نموده است و فرصت نصب آنرا نداشت نصب و تهیه نموده ترتیبات تازه برای خوبتر ساختن سال دوم پیدا خواهد نمود”. با این ترتیب جریده انیس در شروع سال دوم نشراتی خود مطبعه شخصی به نام انیس تاسیس کرد. مطبعه انیس و دفتر جریده انیس در چهار راهی فعلی پل باغ عمومی در جوار پشتنی تجارتی بانک فعلی موقعیت داشت. با این ارتباط جریده انیس نوشته است: ” در اداره انیس در ظرف این مدت و از پول مشترکین یکنیم ساله خود مالک یک مطبعه مکمل است. . . مطبعه عبارت از چهار پایه ماشین و چندین دسته حروف و باقی لوازمات مطبعی میباشد. “

مطبعه انیس مجهز با طبع حروفی بود، نوعیت حروف آن با انواع حروف مطبعه دارالسلطنه کابل و مطبعه امان افغان و شرکت رفیق اندکی فرق و تفاوت داشت. با این ترتیب که شاید مطبعه انیس حروف خود را غیر از ترکیه از کدام کشور دیگر وارد میکرده است. طوریکه دیده می شود به تناسب مطبعه شرکت رفیق حروف آن متنوع نبوده است. چه در مطبعه شرکت رفیق علاوه بر حروف متنی چندین نوع حروف دیگر برای عناوین نیز وجود داشت. ولی مطبعه انیس محض دو یا سه نوع حروف داشته است.

به هر حال مطبعه انیس در سال های سوم و چهارم و سال های بعدی انکشاف سریع کرد و به جای رسید که اعلانی نشر نموده و در آن نوشته بود” مطبعه انیس برای انجام دادن هر گونه فرمایشات طبع و کار های نقشه کشی با تقدیم مشوره های کافی . . .آماده خدمت است. “

چاپ عکس و ساختن کلیشه های زینگوگرافی شده برای بار اول در شماره 12 سال دوم صفحه 5 جریده انیس ظاهر گردید. با این ارتباط جریده انیس در یکی از شماره های خود اعلانی پخش کرده و نوشت که یکی از جوانان خیلی شریف و با احساس به اداره جریده انیس کمک کند، در مقابل این جوان با احساس اداره انیس موافقت و ممنونیت خود را اظهار داشته و گفته که اگر چنین یک معاونت و همکاری با اداره مطبعه انیس میسر گردد مطبعه موفق خواهد شد که یک دستگاه زینگوگرافی بکار انداخته و از این بعد عکس ها و تصویر ها را نیز در جریده به چاپ برساند.

متاسفانه جریده انیس از همکاری و معاونت آن جوان دیگر اطلاعی نداده است ولی این قدر مسلم است که مطبعه انیس به کمک و معاونت آن جوان که جریده انیس نام او را نیز ذکر نکرده است موفق به نصب و بکار انداختن دستگاه زینگوگرافی گردیده و توانسته است که در شماره های بعدی عکس به چاپ برساند ولی تا نصب دستگاه زینگوگرافی و رسیدن سامان آلات آن از خارج مدتی را در بر گرفته است.

مطبعه انیس هم مانند سایر مطابع شخصی و کوچک افغانستان در دوره های بعدی به فعالیت های نشراتی خود ادامه داده نتوانست و نام آن نیز از شمار مطابع افغانستان افتید ممکن این مطبعه نیز مانند مطابع دیگر افغانستان ادغام گردید و یا سامان آلات و لوازم آن به یکی از موسسات دیگر افغانستان تعلق گرفته است.

مطبعه کاظمی

یکی دیگر از مطابع شخصی دوره امانیه مطبعه کاظمی میباشد. این مطبعه در ابتدا از طرف وزارت مالیه برای انجام کار های طباعتی آن وزارت و بعضی نشریه های دیگر تأسیس گردیده بود. ولی بنابر زیادی مصارف و زیاد نبودن مسایل طبع در وزارت مالیه باعث گردید تا مرحوم میر محمد هاشم خان وزیر مالیه وقت فیصله کرد که مطبعه وزارت مالیه را بفروشد. به اساس این فیصله و برای صرفه جویی در بودیجه وزارت مالیه مطبعه وزارت مالیه را تجارتی و شخصی ساخت و به پول شخصی خود آنرا خرید و به نام پسر خود سید کاظم خان “کاظمی” مسمی ساخت. از آن تاریخ به بعد مطبعه کاظمی به پول شخصی میر هاشم خان تدویر میگردید و آثار و کتب اشخاص و دوایر دولتی را در مقابل پول به چاپ میرسانید.

در این مطبعه 10 پایه ماشین سنگی وجود داشت. حجم کار در این مطبعه خیلی زیاد بود. چه این مطبعه در هر 24 ساعت چهار تایم کار میکرد یعنی در هر شش ساعت وقت کار آن تغییر میکرد که به این حساب 10 پایه ماشین کار چهل پایه ماشین را انجام میداد.

جریده پانزده روزه “ثروت” یکی از نشریه های بود که در پهلوی سایر آثار در این مطبعه به چاپ میرسید. این مطبعه نیز در پل باغ عمومی فعلی موقعیت داشت. فعلا از این مطبعه نیز نامی وجود ندارد. ممکن مانند سایر مطابع به یکی از مطابع بزرگ دولتی ادغام گردیده باشد.

بررسی مطابع در ولایات

مطبعه دانش

مطبعه دانش یکی دیگر از مطابع شخصی افغانستان بود که در شهر هرات به واسطه یک تعداد از اهل دانش و فهم آن ولایت در عهد زمامداری شاه امان الله تاسیس گردیده بود کتاب سال انیس ضمن آنکه درباره مدیران انیس روشنی می اندازد درباره سرور جویا که مدتی به حیث مدیر انیس ایفای وظیفه کرده بود می نویسد: ” مرحوم سرور جویا مدتی برای تحصیل و فراگیری فن طباعت به شوروی رفته است. بعد از آنکه در سال 1306 هجری شمسی دوباره از سفر برگشت به ترتیب و تنظیم مطبعه دانش هرات پرداخت. مرحوم سرور جویا تا سال 1307 هجری شمسی بحیث مدیر مطبعه دانش هرات ایفای وظیفه نموده است.

در اسنادی که درباره مطبعه دانش تا به حال بدست آمده این واضح نگردیده که موسس مطبعه دانش شخصی بود یا گروهی از دانشمندان که به سرمایه مشترک آنرا تاسیس کرده باشند. درمورد شخص بحیث موسس و یا صاحب امتیاز آن اطلاعی در دست نیست ولی از اشتراکی بودن آن با مطالعه اعلانی که از طرف مدیر مطبعه دانش در جریده انیس به نشر رسیده است اطلاعاتی بدست می آید. اعلان چنین آغاز می شود:

“اعلان از طرف مطبعه دانش هرات” ما چند نفری که از چند سال است در پی تدوین رویای وطن خودیم . . .  از حسن تصادف که مطبعه دانش هرات با حروف سربی و لوازم مکمل در این تازگی ها در هرات وارد و مشغول به کار شده، حس وطن دوستی ما بیشتر از این جواز نمیدهد به پراگندگی آثار رویایی خود به نظر تاسف نگریم. اینست که هم طبع کتابی شده، پول حق طبع و قیمت کاغذ را بطور اشتراک تهیه دیده از آقایان ارباب کمال و جوانان ذی حسن وطن مقدس خود استدعا داریم، هریکی از ذوات محترم که به شخصه دارای طبع شعر بوده اشعاری را سروده باشند، منتخبات آثار خود را با غزلیات، رباعیات، مخمس، مثلث هرچه موجود شود با هویت شاعر، اسم، تاریخ تولد، مسکن و شغل به عنوان مطبعه دانش هرات بفرستند خیلی ممنون خواهیم شد.

در اعلان خواهش گردیده که اگر آثار شعرای قدیم نیز نزد شخص باشد بفرستند و در اخیر اعلان چنین تحریر یافته است: امضا به وکالت شرکای سرور جویا.

این اعلان به صراحت میرساند که مطبعه دانش هرات شخصی بوده از طرف چند نفر دانشمند به کار افتیده بوده است. این مطبعه برعلاوه آثار رویایی هرات جریده اتفاق اسلام را نیز که قبلا در مطبعه سنگی هرات به چاپ میرسید طبع میکرده است.

از این مطبعه نیز بعد از دوره شاه امان الله خان اثری بدست نیست ممکن مانند سایر مطابع شخصی و کوچک دولتی به یکی از مطابع بزرگ دولتی هرات ادغام و به نام و نشان دیگری عرض وجود کرده باشد.

البته از مدارک سال های 1298 – 1307 هجری شمسی ما در می یابیم تاسیس مطبعه خارج از کابل بجز در ولایت هرات نبوده که قبلا ما مطبعه دانش را به بحث گرفتیم بلکه امان الله خان برای هر ولایت یک یک مطبعه سنگی که از طرف مطبعه مرکزی مطبعه دارالسلطنه کابل تهیه شده بود فرستاده و در هر ولایت یک یک استاد فنی خطاط و کاپی نویس و نویسنده های توانا در هر ولایت فرستاده شد.

2*اما از جمله مطابعی که در ولایات مختلف فرستاده شد مطبعه ولایت کندهار سریعتر انکشاف کرد و در سال 1303 هجری شمسی علاوه از یک پایه ماشین طبع سنگی که از طرف مطبعه دارالسلطنه کابل ارسال شده بود دو ماشین سنگی دیگر در خود کندهار ساختند.

البته برعلاوه مطبعه دانش هرات که قبلا در موردش معلومات داده شد مطبعه اتفاق اسلام نیز فعالیت می نمود این مطبعه برعلاوه نشر اتفاق اسلام سایر کتب و نشرات نیز طبع کرده است که از جمله می توان از تاریخ فتوحات اسلام آثار هرات وغیره نام برد این مطبعه فعلا بحیث یکی از مطابع دولتی افغانستان داخل فعالیت بوده وظایف طبع را طوری که لازم است انجام میدهد. مطابع سنگی ولایات افغانستان یکی بعد دیگری انکشاف کردند و دستگاه های جدید ماشین طبع سنگی به کمک جوانان افغانستان ساختند چنانچه مطبع سنگی اتحاد مشرقی نیز بزودی قدمی جلوتر گذاشت و در سال 1304 هجری شمسی بجای طبع ماشین های سنگی دستگاه ماشین های طبع حروفی به کمک مطبعه دارالسلطنه نصب کرده و کار طباعتی خود را با حروف و دستگاه های کلیشه سازی حروف سربی وغیره لوازم و سامان دستگاه حروفی مجهز ساخت و به کار پر ارزش نشراتی خود ادامه داد.

3*سایر ولایات افغانستان نیز در دوره های بعدی آهسته آهسته دستگاه های طبع سنگی را به دستگاه های طبع حروفی عوض کرده با تشکیلات جدید، لوازم و سامان آلات و پرسونل قویتری کار های طباعتی به جلو بردند. در جریان این مدت چندین ولایات دیگر افغانستان که در دوره امان الله موفق به دریافت مطابع نگردیده بودند دست به کار های نشراتی زده خواستند دستگاه های طباعتی طبع حروف ساختند چنانچه امروز هیچ ولایتی وجود ندارد که دارای مطبعه طبع حروفی نبوده و از کار های مثمر نشراتی کنار مانده باشند.

1* عبدالرسول، رهین، تاریخ مطبوعات افغانستان، 1863 – 1978، جلد اول، مطبعه میوند، ص 230 – 235

2* میرغلام محمد، غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، مطبعه کابل، ص 793 – 794 ، سال 1346

3* کاظم، آهنگ، مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال، مطبعه دولتی کابل، ص 13

 

بخش پنجم

بررسی تاریخچه جراید، روزنامه ها و مجلاتپ

جریده امان افغان

جریده امان افغان در 22 حمل 1298 هجری شمسی مطابق به 12 اپریل 1919 میلادی به جای جریده سراج الاخبار افغانیه بعد از یک دوره کوتاه رکود به سر محرری و مدیریت مسوول عبدالهادی داوی یکی از همکاران و محرران جریده سراج الاخبار افغانیه با نشر فوتو بزرگ شاه امان الله در صفحه اول جریده در شهر کابل شروع به نشرات کرد.

در واقعیت امر این جریده از لحاظ مرام و هم از لحاظ نزدیکی به حکومت و اینکه اخبار پایتخت بود به حیث ادامه دهنده افکار سرمحرر ” جریده سراج الاخبار افغانیه” و به حیث سردسته اخبار و نشرات این دوره مقام و منزلت اول را در بین تمام جراید، مجلات و روزنامه های افغانستان داشت و به وضاحت می توان ادعا نمود که سایر نشرات، جراید، مجلات و روزنامه های آن دوره به حیث اقمار و پیروان ” جریده امان افغان” از آن در نشر مکاتب عمده، تبلیغات وغیره پالیسی های نشراتی خود پیروی می کردند. اکثر مطالب مهم و مقالات این جریده مجددا از طرف جراید و روزنامه های ولایات اقتباس و در صفحه های اول آنها به نشر میرسید.

طوریکه گفتیم جریده امان افغان نخستین بار به مدیریت مرحوم عبدالهادی داوی در دو هفته یکبار نشر میگردید. تعداد صفحات جریده در ابتدا 16 صفحه به قطع (9 در 13 انچ) همان قطع ” سراج الاخبار افغانیه” بود. این جریده در مطبعه حروفی امان افغان نشر میگردید. جریده امان افغان با این شعر آغاز میشد:

می نویسد در افق با خط زرین آسمان

باد بر افغان مبارک دوره امن و امان

کاغذ آن از کاغذ های اخباری درجه اول بوده و برای فوتو ها و عکس ها صفحه های جداگانه دارای کاغذ جلد دار بکار برده می شد. همین شیوه برای چاپ فوتو ها در “سراج الاخبار افغانیه” نیز معمول بود. همچنان برای پشتی اخبار “امان افغان” مانند ” سراج الاخبار افغانیه” از یک نوع کاغذ زرد رنگ نازک استفاده به عمل می آمد. ضمنا در صفحه پشتی یکی دو اعلان کتاب و یا یگان اعلان دیگر مانند ” سراج الاخبار افغانیه ” به چاپ میرسید.

محرران جریده امان افغان بعد از آنکه عبدالهادی داوی بعد از نشر چهار شماره جریده امان افغان بکار دیگر گماشته شد، نشریه برای مدت کوتاهی از چاپ بازمانده و بار دوم به تاریخ 23 میزان 1298 هجری شمسی به نشر دوباره آغاز کرد. در این بار نام سرمحرر و یا مدیر مسوول در این جریده دیده نمی شد. تعداد صفحات آن از 16 صفحه به چهار صفحه تنزیل کرده و در هر هفته یکبار نشر می گردید. جریده امان افغان بار دوم نیز به وقفه کوتاه مواجه گردیده و بار سوم به تاریخ دهم حمل 1299 هجری شمسی مطابق 30 مارچ 1920 میلادی شروع به نشرات نمود.

بحیث دومین مدیر مسوول و سرمحرر جریده امان افغان از پاینده محمد خان فرحت نامبرده شده است. پاینده محمد خان فرحت تا شماره 24، سال اول نشراتی، امور جریده را به عهده داشت. دوره کار پاینده محمد خان فرحت دیر دوام نکرد و این وظیفه سر از شروع شماره 47 و 48 که هر دو شماره یکجا نشر شده بود، به عبدالجبار خان سپرده شد.

در سال دوم نشراتی، امور طبع و نشر جریده امان افغان به سید محمد قاسم خان محول گردید. سید محمد قاسم خان تا سال ششم نشراتی جریده امان افغان را نشر نمود. در این دوره قطع جریده دوباره به شکل اولی آن برگردانیده شد.

در سال 1927 میلادی امور طبع جریده امان افغان به غلام احمد خان سپرده شد. این مدیر جریده “امان افغان” قطع جریده را به سایز جراید اروپایی و قریب دوچند سایز سابق بزرگ ساخت.

جریده امان افغان به قطع و سایز اروپایی اش تا سال های 1306 و 1307 هجری شمسی دوام کرد. طی سال های بعدی بعد از غلام احمد خان محترم غلام نبی جلال آبادی مسوولیت نشر امان افغان را به عهده داشت.

آخرین مدیر مسوول جریده امان افغان غلام نبی جلال آبادی بود که با سقوط دولت امان الله خان در زمستان همان سال 1307 هجری شمسی کشته شد.

طوریکه ملاحظه می نمائید جریده امان افغان در جریان سال های نشراتی خود سه مرتبه توقف دیده و بعد از مدتی دوباره به نشرات آغاز کرده است. ولی چون در نام جریده تغییری وارد نیامده است بنابران آغاز نشر آنرا همان 22 حمل 1298 هجری شمسی قبول می کنیم و شماره های بعدی را به عنوان تعقیب کنندگان آن شماره اول قبول می نماییم.

قابل یاد آوری است که امان افغان در آغاز نشر با عین قطع ” سراج الاخبار افغانیه” 9 بر 13 انچ نشر میشد. هنگام مدیریت مسوول محترم پاینده محمد فرحت قطع آن به شش و نیم بر ده انچ خرد ساخته شد ولی در سال های 1306 و 1307 هجری شمسی قطع آن دوچند قطع اولی گردیده و به شکل یک اخبار معیاری نشر میگردید.

طوریکه قبلا گفته آمدیم، امان افغان در آغاز هر دو هفته یکبار چاپ میشد. از هنگامیکه مدیریت مسوول جریده به مرحوم میر سید قاسم خان محول گردید، جریده در هفته یکبار نشر میگردید و این امر تا سال نهم نشراتی 1307 هجری شمسی آن ادامه یافت.

توجه باید داشت که نشریه امان افغان از شماره 15 قوس 1307 هجری شمسی به روزنامه ارتقا یافت، ارتقای امان افغان به روزنامه وظایف این روزنامه را به حیث وسیله عمده انتقال دهنده سریع و دقیق اطلاعات و تبلیغ ضد پروپاگندی غرب و مخالفان افغانستان خیلی ها مهم و برجسته ساخته بود. صفحات آن هم بزرگ گردیده بود. و هم در داخل چهار صفحه طبع و به نشر میرسید.

محتوای جریده امان افغان از کلکسیونها و شماره های متفرق چندین ساله جریده امان افغان بر می آید که این جریده از لحاظ محتوا خیلی غنی بوده و هر شماره آن حاوی خبرها،سرمقاله ها، تبصره ها، مقالات علمی و معلوماتی، نطقها و بیانیه های رسمی، مقامات دولتی، مکتوبها به مدیر مسوول، داستانهای دنباله دار، داستان های کوتاه و اعلانات بوده است.

در این روزنامه خبرها از لحاظ موضوع به گروپ خبرهای داخلی و گروپ خبرهای خارجی تقسیم می شوند. خبرهای خارجی به نوبه خود به خبرهای “عالم اسلام” خبرهای فرهنگی . . . و بعضا خبرهای تلگرافی و خبرهای مختصر خارجی تقسیم می شوند.

خبرهای داخلی: در خبرهای داخلی “امان افغان” بطور عموم روحیه آزادی گرایی و انتقاد انعکاس میافت. اکثر خبرها به شکل وقوع آن تحریر میافت عموما خبرها درباره مامورین بلند رتبه دولتی نشر میشد و اعمال شانرا به حدی برملا میساخت. شاه و کابینه اش از تعرض مطبوعات مصؤن بود.

خبرهای داخلی در امان افغان مانند سراج الاخبار افغانیه از ولایات و مرکز از منابع رسمی فرستاده میشد. تعداد خبرها، شکل نوشتن آنها و عرضه مطالب اطلاعاتی بیشتر مربوط به مدیران، خبرنگاران و کارمندان روزنامه بود. روزنامه امان افغان شامل خبرهای رسمی دولتی، مسایل آب و هوا، نرخ و نوا، حریقها، سرقتها و دهها مطلب دیگر که به زندگی شهری تعلق میگرفت بود.

خبرهای خارجی: طوریکه گفته آمدیم یک حصه مهم خبرهای امان افغان را خبرهای خارجی تشکیل میداد. این خبرها بصورت عموم تحت دو کتگوری تهیه میگردید. بعضا دو کتگوری دیگر نیز داشت. دو کتگوری اولی و اساسی شامل خبرهای عالم اسلام و خبرهای فرنگستان بود و دو کتگوری فرعی آن خبرهای تلگرافی و خبرهای مختصر گفته میشد.

زیر عنوان خبرهای تلگرافی خبرهای خارجی درج میگردید که اکثرا شامل وقایع عالم اسلام و غیر عالم اسلام بودند. خبرهای مختصر هم مانند خبرهای تلگرافی شامل تمام وقایع جهان در هر گوشه دنیا بود.

منابع خبری: طوریکه تا اینجا بیان نمودیم منابع خبرهای خارجی جریده امان افغان را روزنامه ها، جراید و مجلات خارجی تشکیل میداد. جراید زمینداری، وکیل، پویولینر، سیاست، تحفه هند، لول ملتری پیه اخبار، جریده حبل المتین ، ایران ، اخگر وسایر جراید ، مجلات و روزنامه های ایرانی ، عربی ، فرانسوی ، روسی وانگلیسی تشکیل میداد.

مطالب قابل نشر متفرق نیز درصحایف جریده امان افغان به نشر میرسید.

تذکر نام ترجمان در جریده امان افغان چندان رایج نبودو در زیر هیچ موضوع به نظر نمیرسد و صرف نام عبدالله جبارخان ترجمان چندین جای در پای مقاله ها و خبر ها دیده شده است.

سرمقاله ها:

سر مقاله ها و تبصره های جریده امان اففان بطور عموم شامل سه کتگوری میباشد: نوشته های مدیر مسئول جریده مبنی بر مسایل مهم وطنی ، نوشته های نویسندگان دیگر درموضوع های ملیت خواهی و تشویق مردم به قبول ریفارم ها و امور عصری گری و ترغیب مردم برای فراگیری علم و دانش.

سومین کتگوری سر مقاله ها ، تبصره ها و نوشته های میباشد که از سایر جراید اقتباس میشده است.اکثر این مقاله ها تبصره ها و نوشته های میباشد که منابع خارجی در باره افغانستان نوشته و ترجمان جریده امان افغان آنها را ترجمه کرده و بحیث سرمقاله در صفحه اول جریده امان افغان به چاپ رسانیده است.

محتوای سرمقاله های ترجمه شده از زبانهای خارجی نشان میدهد که هدف اساسی و مهم ترجمه و اقتباس آنها مقالاتی بوده است که یا از لحاظ ارتباط با سیاست افغانستان مربوط بوده اند و یا از لحاظ روابط بین المللی موضوعات مهم و قابل اقتباس بوده قابلیت و ارزش نشر و پخش برای مردم افغانستان را داشته اند.

ترجمانان مقاله ها ومطالب مهم همان عبدالجبار خان ویا مترجمان شناخته شده دیگر و یا معلمان خارجی بوده اند که برای جریده امان افغان وظیفه ترجمان را انجام میداده اند.

البته جریده امان افغان با استفاده از نظریات و تاثیرات عمیق جریده (سراج الاخبار افغانیه) و به ادامه پروگرام ها و برنامه های آگاهانه و مردمی آن سعی نمود تا همان طوریکه جریده (سراج الاخبار افغانیه) کتابچه های بنام هدیه سال (سراج الاخبارافغانیه) به هموطنان تحفه میکرد ، این جریده نیز تحفه های در احتفال سالگرد هر جشن استقلال افغانستان که برای افغان ها یک حادثه فراموش نا شدنی درطول قرون میباشد به پیشگاه هموطنان عزیز خود تقدیم کندو نیز تلاش میکرد در سایر روز های تاریخی اقفانستان دین ملی ووطنی خود را در مقابل هموطنان عزیز آگاهانه انجام داده باشد ، سعی میکرد شماره فوق العاده به چاپ برساندو در آن شماره آن حادثه تاریخی را تشریح و توضیع نماید.

یکی از اولین نشریه های فوق العاده امان افغان شماره فوق العاده یی بود در باره نتایج مذاکرات مجلس بزرگ ملی یا لویه جرگه سال (1307 ھ ش) در این ضمیمه تحت عنوان (قدم های بزرگ بطرف ترقی و تعالی) خلاصه نتایج مذاکرات روز اول ، دوم و سوم مجلس بزرگ ملی نشر گردیده بود.

موارد دیگری که نشریه امان افغان دست به نشر شماره های فوق العاده زد،  روز های سفر با اعتبار اعلحضرت امان الله به اروپا بود که طی ایام مسافرت شاه به اروپا جریده سعی میکرد حتی همه روزه شماره فوق العاده داشته باشد تا از جریان سفر، ملاقات ها و معاهدات شاه با کشور های اروپایی به هموطنان آگاهی بدهد.

نخستین شماره این جریده سلسله بتاریخ (1306 ھ ش) هماهنگ با حرکت شاه بطرف اروپا منتشر گردید و آخرین شماره این سلسله برابر بود به چهارم سرطان (1307 ھ ش) که شاه مع الخیر از طریق هرات دو باره وارد کشور گردید.

روزنامه امان افغان تا 24 جدی (1307 ھ ش) اعلحضرت امان الله خان به اریکه قدرت تکیه داشت فعال بود در 25 جدی به محض استعفای او و سقوط کابل بدست امیر حبییب الله کلکانی از نشر امان افغان دیگر اطلاع نداریم.

1 – عبدالرسول، رهین، تاریخ مطبوعات افغانستان از شمس النهار تا جمهوریت، مطبعه میوند، 1387، ص 235 – 247

ارشاد النسوان : ( نخستین هفته نامه نسوان در افغانستان)

فعالیت های امور منزل ، کار های فرهنگی ، زحمت در مزرعه و کار در کار خانه و مبارزه در میدان پیکار همه زیور های گرانبهای اند که در جسم ها و جان های لطیف و پر از محبت زنان این دیار به کثرت میتوان پیدا کرد ، درین سرزمین رابعه ها ،ملالی ها، زرغونه ها ،پشتنه ها ، مخفی ها و دها و صد ها زن در کنار پدران، برادران و شوهران شان کار کردند، دلیر مردان به دنیا آوردند و زندگی آفریدند ، زندگی ایشان مخفی و پوشیده بود، اکثر از عقب دیوار های آسمان فراز برای روز ها و ماه ها و سال ها بیرون نمیشوند، عنعنه خشک و ستم باره آنانرا مجال دم زدن نمیداد ، بی مناسبت نبود که نویسنده یک تعداد آنانرا که سخن آفرینی کرده اند و سروده های بجا گذاشته اند ، در کتاب خود بنام (پرده نشینان سخنگو ) یاد کرده است.

خوشبختانه همان طوریکه هیچ چیزبه حال خودباقی نمی ماند و هر چیز در پویه تحرک و تغییر تکامل میبینید ، زندگی زنها در افغانستان هم جسته ،جسته جریان حقیقی خود را باز یافت و برای نخستین بار در دوره اعلحضرت امان الله به آزادی این نیمه از وجود جامعه صحه گذاشته شد.

راه و زمینه برای تعلیم و تحصیل آنان فراهم گردیده و هم چنان نشریه برای زنان در دست نشر گرفت که به اصطلاح علامه محمود طرزی خود را در آن ببینند و بشناسند.

این نشریه همان طوریکه در آغاز این بحث گفتیم ارشاد نسوان نام گرفت و در هر هفته یک بار جلوه پیرای جهان تبلیغ و پروپاگند قرار گرفت، این هفته نامه در اثر سعی و تلاش مستقیم محمود طرزی ، در ماه حوت (1299) در فضای مطبوعات افغانستان به پرتو افشانی آغاز نمود.

مدیر مسئول ارشاد نسوان، محترمه اسما رسمیه معروف به بی بی عربی ، همسر مرحوم محمود طرزی بوده و به قسم (1-ر) در قسمت چپ حاشیه بالای آن درج میباشد ودر پایان آن اسم سر محرر آن به گونه (ر-ا) یعنیی روح افزای معروف به منشیه دختر جناب محمد زمان خان طرزی و همشیره حبیب الله خان طرزی چاپ شده است.

به قرار گفته های مردم محمد صدیق طرزی رئیس اسبق جبهه ملی پدر وطن شهر کابل محترم روح الله افزأ از جمله دختران نخبه و با سواد تمام فامیل های سر شناس آن زمان بود.

این مساله واقعأ از افتخارات بزرگ محمود طرزی محسوب میگردد که همسرش بحیث مدیر و برادرزاده اش بحیث سر محرر این نخستین نشریه زنانه کشور ما ایفای وظیفه مینمودند.

متن و محتوای ارشاد نسوان را بطور عموم خبرهای داخلی و خارجی ، مقاله ها و تبصره ها و اطلاعات و مطابق پیرامون زندگی زنان تشکیل میداد و از لحاظ تصنیف کنونی نشریه ها نسوان در جهان ، ارشاد النسوان از جمله نشریه های عمومی زنان به حساب میاید.

در یکی از شماره های این هفته نامه راپورتازی پیرامون میله نوروز به نشر رسیده است 🙁 بنابر اعلانی که یک روز پیشتر نشر شده بود، جمله طایفه نسوان شهر کابل، جنت نشان از وقت شش بجه صبح جوقه جوقه و فوج  فوج بسوی باغ بابر شاه ، که از باغهای تاریخی شهر عزیز ما است رهسپار گردیده بودند و باغ را که مشاطه باد بهاری به گلهای شگوفه وسبزه های تر و تازه آراسته و پیراسته گردیده بود، پر نمودند.

در احاطه چهاردیوار باغ بسیار کلان دکان ها و بازار های همه گانی که فروشندگانی همگی نسوان و خریداران نیز همان جنس لطیف نسوان بودند).

در راپورتاژ همچنان شرح ورود مقامات رسمی و شاگردان مکاتب نسوان را تصویر مینماید و پیرامون سرگرمی وخورد و نوش سازو سرود زنانه و غیره توضیحات ارائه میکند ودر اخیر مینویسد: ( الحاصل تا چهار بجه عصر این میله سعادت اندوز دوام نموده میله به انجام رسیده و زنان ملت نجیبه افغانیه به جهان شادمانی و سرود و دعا های عمر و اقبال……اعلحضرت حاجی اعظم مهربان و خود شان عودت نمودند.

طوریکه همه میدانند اعلحضرت امان الله اسارت و برده فروشی یا به عبارت دیگر غلامی و کنیزی را در کشور لغو قرار داد و به تا ئید استقبال از این اقدام نیک ارشاد النسوان مقاله مفصلی را دو سه شماره خود نشر کرده و گفته است که هر که کلمه طیبه را در دل بخواند و به آن ایمان داشته باشد از هر گونه قید و بند آزاد است همچنان در مقاله خصوصیت برده فروشی در غرب و شرف و مخصوصأ عالم اسلام ، مقایسه شده و این مساله را در غرب و شرق مشاره نمیداند. به همین ترتیب زیر عنوان ( تجویز وجیز در خدمت قرآن حکیم) مقاله و تبصره مفصلی را نشر مینماید وآنرا بدین شکل شروع میکند:

(یک معلمه – به شاگرد میگوید:

برین محاوره گفتگوی هر دو معلمه طول کشیده به این مدیره عاجزه مراجعه کردند.

شهود دعوای هر یک از این دو معلمه پاره چاپی بود که به دست داشتند،  پاره ها را گرفته مشاهده کردم در پاره که در مطبعه کشورلاهور چاپ شده بود ( بضارین ) نوشته شده بود.

به مراق افتاده دیگر پاره های مطبوعه را که در دست طابع ها بود جمع کرده بعد از ملاحظه و تدقیق معلوم گردید که در پاره مطبوعه سیستم پرس لاهور تقریبأ (180) غلطی و در پاره مطبوعه چهجو سنگ (80) غلطی ودر پاره مطبعه راجپوت پرنتنگ لاهور (38) جا غلطی به نظر خورد….)

بعد از آنکه این راز افشأ گردید تصمیم بران شد که پاره های قرآن پاک به صورت صحیح در داخل کشور چاپ شود تا از غلطی ها رهانیده شود ، بنابران بر این مقصد اعانه جمع شده که شاه وقت پنجهزارافغانی دیگران هم به قدر وضع و توان خود معاونت نمودند.

در زمره مطالب مربوط به عالم نسوان مطالبی چون مصاحبه ها ، مسائل مربوط به ، اخلاق ، موضوعات آشپزی ، خیاطی ، تربیه طفل ، تدبیر منزل و شیوه معاشرت به نشر رسیده است.

در ارتباط به حسن ظاهری و حسن حقیقی زیر عنوان (حسن و جمال) از حسن ظاهری تعریف و توصیف مینماید ولی آنرا بدون زیبایی باطنی یعنی روش نیک و اخلاق خوب ارزش نمیدهد ، در این زمینه استعمال سرخیها و سفیده ها و ده ها لوازم آرایش را بیفایده می شمارد و آنرا خساره بیهوده مالی تلقی مینمایدو در اخیر میگوید که چهره زیبا و مقبول خدا داد خود را با چنین (رنگها و بو ها) خراب نسازید.

ارشاد النسوان معمولأ به روز های پنجشنبه به نشر میرسید در نشر منظم شماره های آن گاهی بی انتظامی رخ میداد.

به گونه مثال شماره پانزده 23 سنبله 1300 به طبع رسیده و در آن معذرتی مبنی بر معطل ماندن نشر جریده به نشر رسانیده و وعده داده اند که بعد از این جریده را به صورت منظم طبع و نشر مینمایند.

مجله کابل از قول مرحوم سرور جویا نوشته است که شاید ارشاد النسوان پنج و شش ماه نشر شده باشد ولی در آریا نا دایرة المعارف آمده است که محض شش ماه نشر گردیده است.

ارشاد النسوان غالبأ در مطبعه دارالتحریر شاهی به طبع میرسید ولی در هیچ شماره آن نام مطبعه اش ذکر نیافته و تنها در رساله کوچکی به نام (زیور زنان) به قلم مرحوم محمد جعفر کندهاری مدیر روزنامه افغان امده است که رساله در مطبعه ارشاد النسوان به طبع رسیده است.

ارشاد النسوان به مثابه یک (دوست مقبول) برای آگاهی و تعلیم و تربیت زنان کشور خوب درخشید ولی زود غروب کرد و بعد از آن چندین سال زنان وطن ما ازین نعمت عظیمی بی بهره بودند.

جریده اتحاد شرق

جریده اتحاد شرق در برج حوت سال (1398 م) در جلال آ باد ، وادی ننگرهاربه مدیریت مسئول برهان الدین کشککی در هفته دو بار نشر میشد.

این جریده به مثابه ارگان نشراتی رسمی ولایت ننگرهار بیشترین پخش خود را به خبر های ولایتی تخصیص میداد.

بعد از آن خبر های داخلی افغانستان و بعدأ ترجمه های خبر های خارجی به نشر میرسید و درین نشریه علاوه از خبر های ولایتی مطالبی در باره موضوعات اجتماعی، سیاسی ، و چکیده های از علم و دانش بشری بمشاهده میرسید.

اتحاد مشرق ابتدأ به سر محرری و مدیریت مسئول برهان الدین کشککی تأسیس شد و بعدأ مدیریت مسئول آن به عهده محمد بشیر خان وسپس عبدالجبار خان ، بعدأ محمد امین خوگیانی و دیگران این وظییفه را به ترتیب به عهده گرفته و این وظیفه میهنی را بجلو بردند.

اتحاد شرق در عین حال نام جمیعتی بود که به اشتراک تعدادی از مردم ننگر هار ایجاد گردید با آرمانهای استقلال را حراست کنند و در برابر هر نوع مداخله ، خارجی مخصوصأ استعمار انگلیس از خاک و نوامیس ملی دفاع نماید.

نشریه اتحاد شرق بحیث ارگان نشراتی این جمیعت پا به عرصه نشر گذاشته بوده است.

جریده اتحاد شرق منحیث نشریه دولتی و قمر جریده افغان اکثر مطالب خود را از محتوای جریده امان افغان میگرفت و یا به شیوه آن مطالب علمی در موضوعات مختلف نشر میکرد.

جریده اتحاد شرق ابتدأ بزبان فارسی دری نشرات میکرد و یگان شعر و مضمون پشتو در آن مشاهده میشد.

1 – کاظم، آهنگ، مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال، مطبعه دولتی کابل، ص 72 – 77

چاپ آن ابتدأ در مطبعه لیتو گرافی و مطبعه سنگی صورت میگرفت، ولی بعدأ با مونتاژمطبعه طبع حروفی در جلال آباد این نشریه نیز در مطبعه طبع حروف زیر چاپ رفت ، چنانچه شماده اخیر آن به همین حروف مشاهده میشود و این نشریه در هر هفته دو بار در دو صفحه روی کاغذ نازک رنگه سفید و گاهی سرخ ، زرد و سبز نشر میشد.

این نشریه هنگامیکه در مطبعه طبع حروفی زیر چاپ رفت، قطع آن کوچک گردیده ، هر صفحه آن به دو ستون تقسیم شده بود.

جریده اتحاد شرق علاوه بر نشر اطلاعات گوناگون داخلی و خارجی به طبع و نشر مقاله های علمی و اخلاقی هم می پرداخت و اتحاد شرق تا مدت زیاد به همین نام نشر گردید ولی در دوره های بعدی به روزنامه ننگرهار تغییر نام داده و روزانه طبع گردید که تا امروز ادامه دارد.

جریده اتفاق اسلام

جریده اتفاق اسلام به این شعر آغاز میشد:

آنچه ملت را کند مسعود و شاد               اتحاد است ، اتحاد است ، اتحاد

جریده اتفاق اسلام بتاریخ اول سنبله (1298 ھ ش ) برابر با سال (1919 م) در شهر هرات به نشرات آغاز کرد.

این نشریه هفته وار در دو ستون در یک نوع کاغذ شکری زیر ماشین چاپ میرفت ، شماره اول این نشریه به مدیریت مسئول و سر محرری جناب عبد الله قانع هروی در مطبعه سنگی لیتوگرافی اتفاق اسلام هرات به چاپ رسید و بعد از شماره 18 تاریخ شش جدی 1299 مدیریت مسئول و سر محرری جریده به مرحوم میرزاعبدالکریم احراری سپرده شد و مرحوم عبدالله قانع به حیث معاون و همکا رجریده ایفای وظیفه کرد.

سر از شماره 12 سال دوم  22 عقرب (1300 ھ ش) بار دیگر مرحوم عبدالله قانع به سمت مدیر مسئول گماشته شد.

جریده اتفاق اسلام در نهم عقرت (1301 ھ ش) یعنی از آغاز شماره نهم ، سال سوم به مدیریت معارف ولایت هرات تعلق گرفت و مدیریت مسئول آن به عهده مولوی صلاح الدین سلجوقی گذاشته شد.

در دوران مدیریت مسئول صلاح الدین سلجوقی نام جریده تغییر کرد و بنام ( جریده فریاد) مسمی گردیدو شعار لوح عنوان چنین آغاز میشود:

ناله را هر چند میخواهم که پنهان تر کشم                   سینه میگوید که من تنگ آمدم( فریاد) کن

این نام تا چهار ثور (1304 ھ ش) دوام داشت به تاریخ سوم سرطان 1304 برای بار سوم مرحوم عبدالله قانع به سمت مدیر مسئول ( فریاد ) مقرر شد.

فریاد تا ماه میزان (1304 ھ ش) به چاپ سنگی طبع و نشر میشد و بعد از 1304 از شماره اول سال هفتم نشراتی این هفته نامه به طبع حروفی در مطبعه دانش هرات زیر چاپ رفت و از شماره  4  ثور (1308 ھ ش) به بعد عهده مدیریت مسئول هفته نامه ( فریاد ) به عهده مرحوم غلام سرورجویا گذاشته شد.

مرحوم جویا دوباره نام( جریده فریاد ) را به ( جریده اتفاق ) تغییر داد و تا کنون زیر همین نام ( اتفاق اسلام ) به نشرات خود ادامه میدهد.

محتوای مطالب جریده اتفاق اسلام مانند سایر جراید افغانستان شامل حوادث خارجی ، ادبیات ، اطلاعات بیسیم تشکیل میداد.

علاوتأجریده اتفاق اسلام نظامنامه تشکیلات اساسی و ترجمه معاهده بین دولت افغانستان و بریتانیا را نیز بزبان فارسی و دری ترجمه کرده و در شماره بین دولت افغانستان و بریتانیا ودر شماره های مختلف نشریه به چاپ میرسانید.

جریده اتحاد

جریده اتحاد در سال (1300 ھ ش) برابر با سال (1921 م) ابتدأ بنام ( جریده اتحاد خان آباد) و بعدأ بنام جریده بغلان و فعلأ بنام روزنامه ( اتحاد ) از بغلان به دست نشر سپاریده میشود.

این جریده اکنون بنام (روزنامه اتحاد) بحیث ارگان نشراتی ولایت بغلان بدست نشر سپرده میشود.

محتوای این جریده مانند سایر نشرات دوره زمامداری شاه امان الله شامل بخش خبر های داخلی ، خبر های خارجی از بخش ادبیات و مقاله ها در باره موضوعات علمیه و تاریخچه میباشد.

این جریده نیز مانند جراید دیگر دربخش خبر های خارجی از جراید و مجلات خارجی استفاده کرده مطالب مفید و ارزشمند را از زبان های خارجی بزبان فارسی دری ترجمه کرده و به نشر میرساند.

ترجمه مقاله های علمیه و بعضی اختراعات و ابتکارات جدید جهان بخصوص اروپا مطالبی بودند که اکثر در متن این جریده بمشاهده میرسیدند.

جریده انتقادی ستاره افغان

جریده ستاره افغان برای بار اول به تاریخ 4 شنبه نهم قوس (1299 ھ ش) برابر با (1920 م) به نگارندگی و سر محرری میر غلام محمدحسین غبار در جبل السراج ، پروان به نشرات آغاز کرد.

این نشریه دارای قطع ( 10 در 11) انچ بوده بالای کاغذ سفید در چهار صفحه و سه ستون در مطبعه سنگی جبل السراج پروان نشر میشد بعدأ این نشریه به چاریکار انتقال داده شد و در مطبعه سنگی جاریکار به جاپ رسید.

مطبعه طبع سنگی چاریکار همان مطبعه طبع سنگی جبل السراج بود که همزمان با انتقال اداره جریده ستاره افغان از جبل السراج به چاریکار انتقال یافت و جریده ستاره افغان در آن به چاپ میرسید که از خطاطان این مطبعه از شخصی بنام غلام صدیق نامبرده شده است.

موضوعات این جریده را سر مقاله مدیر مسئول حوادث داخلی ، حوادث خارجی مقاله های علمی ، ادبیات و بعضأ مطالب سرگرم کننده تشکیل میداد.

منابع خبر های خارجی این جریده را جراید انگلیسی زبان زمنیدار، پویونیر ، سولی نیوز پشاور سولی ملتری گزت وغیره منابع خارجی تشکیل میداد که همکاران جریده مطالب را ترجمه کرده به نشر میرسانیدند.

جریده ستاره افغان به همت و پشت کار محرر دانشمند آن از با اهمیت ترین و با وقار ترین جراید زمان خود بود در بخش صحت و سلامتی متون ترجمه شده و جمع آوری اطلاعات دقیق از داخل و خارج کشور بشمار میرفت.

ستاره افغان به بیراژ تقریبأ یکهزار نسخه چاپ میشد ، طوریکه گفته آمد محل نشر آن در ابتدأ جبل اسراج بود و بعدأ که ولایت پروان از جبل اسراج به چاریکار انتقال یافت ادراه نشریه نیز به چاریکار نقل مکان کرد.

جریده طلوع افغان

در لوحه نخستین شماره طاوع افغان در وسط از بالا به پائین نخست نام جریده به خط ثلث تحریر یافته بعدأ کلاهی دارای خوشه گندم دیده میشود که در عقب آن طلوع خورشید نشان داده شده است.

در پائین آن دو شمشیر به شکل شمس النهار چلیپایی بالای هم قرار داده شده است که در پائین چلیپا آمده است:

“هر که آب از دم شمشیر خورد نوشش باد”

جریده طلوع افغان برای بار نخست چهار شنبه 15 سرطان (1300 ھ ش) برابر با سال ( 1921 م) به نگارندگی و سر محرری مرحوم مولوی صالح محمد هوتک مدیر معارف وقت در شهر باستانی قندهار آغاز به نشرات کرد.

شماره اول جریده طلوع افغان به قطع ( 13 در 16) انچ بر روی کاغذ رنگه در چهار ورق و در سه ستون و گاهی در دو ستون و بعضأ در یک ستون در مطبعه سنگی طلوع افغان به چاپ میرسید.

کاپی نویسی و خطاطی و اهتمام جریده طلوع افغان را مرحوم عبدالعزیز الکوزایی به عهده داشت.

بعدأ از تاریخ اول حمل (1301 ھ ش) مطابق مارچ ( 1922 م) شماره 27 مسئولیت نشر طلوع افغان به مرحوم عبدالعزیز خان مشهور به با با جان سپرده شد.

ولی روز نشر اخبار را از چهارشنبه به شنبه تغییر داد و از ماه جوزا 1307 سال هفتم نشراتی در غیاب مدیر عهده معاونیت آن به دوش خواجه محمد سپرده شد.

در ماه سنبله سال (1307 ھ ش) این وظیفه را مرحوم سید حسین ، خطاط طلوع افغان بدوش گرفت و اما نام عبدالعزیز خان (بابا جان) تا سال 1309 در پیشانی جریده به مشاهده میرسید.

مرحوم عبدالعزیز (بابا جان) حینیکه وکیل در شورای ملی افغانستان انتخاب شد وظیفه نشر جریده را مرحوم عبدالحی معاون جریده پیش می برد. در سال 1310 ھ . ش رسماَ مدیر مسؤل جریده مقرر گردید.

         متن جریده طلوع افغان مانند سایر جریده آن دوره محتوی سر مقاله در موضوعات مهم داخلی ، حوادث خارجی ، مهاله های علمی از جهان غرب و بعضاَ مطالب سرگرم کننده و شعرهای پشتو و فارسی دری بود. روی همرفته درین جریده مطالب سرگرم کننده کمتر بمشاهده میرسید.

          درین جریده خبرهای داخلی به تناسب خبرهای خارجی کمتر دیده میشد. خبرهای خارجی شامل تمام واقیعی بود که از جهان خارج دستیاب میگردید. مطالب خارجی از جراید و منابع خارجی اقتباس و به زبان پشتو وفارسی دری ترجمه میگردید. منابع خارجی طرف استفاده این جریده معمولاَ ، الخلیل ، نصرت ، صبرالمتین ، گلستان ، سیاست وسایر جراید وروزنامه های خارجی بود. در ترجمه خبرها اکثر مترجم و منابع اقتباس ذکر نمی شد.

جریده الغازی:

             جریده الغازی یا “غازی” در ماه ( میزان 1300 ھ. ش) مطابق به ( دسمبر- اکتوبر 1921 م ) به نگارندگی وسرمحرری عبدالله از خوست به نشرات آغاز کرد. شماره های بجا مانده این نشریه نشان میدهد که بعد از عبدالله شخصی بنام محمد حسن مسؤلیت نشر این جریده را بدوش داشته است.

       جریده الغازی در هر چهارشنبه در دو صفحه سه ستونه به قطع (18 در 3 انچ) بر روی کاغذ رنگه نازک در مطبعه سنگی الغازی در شهر خوست بچاپ میرسید. کاتب این جریده غلام محمد نام داشت. مضامین و مطالب جریده الغازی نیز مانند سایر نشریه های دوره امانیه محتوای یک سر مقاله در باره مسایل مهم داخلی ، خوادث داخلیه ، خوادث خارجیه ادبیات مقاله های علمی میباشد.

      اخبار خارجی ومقاله های علمی این جریده از منابع خارجی ترجمه گردیده و بدست نشر سپرده میشد. منابع خبری خارجی این جریده را نشریه های پویونیر ، پیله اخبار ، الوکسیل وبسا منابع انگلسی ، عربی و اردو که از هند برتانوی وارد میشد تشکیل میداد. در ترجمه های خبرها و مقاله های علمی اکثر نام مترجم و منبع اولی خبرها نشان داده نمیشده است.

       جریده افغان نیز طرف استفاده این نشریه بود ، اکثر مطالب مهم خارجی را از آن اقتباس میکرده است. از شماره آخیر این نشریه سندی در دست نیست ، ممکن تا ختم دوره امانی بحیث اورگان نشراتی ولایت پکتیا وبعداَ در دوره امیر حبیب الله کلکانی بحیث نشریه ضد دولتی فعالیت کرده باشد.

جریده اصلاح:

جریده اصلاح خان آباد با این شعر آغاز میشود:

وقت آنست که خود را همه ایثار کنیم                 پی اصلاح وطن کوشش بسیار کنیم.

جریده اصلاح بار اول در (29 دلو 1300 ھ . ش) مطابق به (18 فبروری 1921 م) به نگارندگی وسرمحرری مسؤل شیراحمد در شهر خان آباد شروع به نشرات کرد. شماره های بجا مانده این نشریه بعد از شیرمحمد نام حافظ فیض محمد را بحیث مدیر مسؤل جرده درج کردند.

این جریده در یک صفحه برروی کاغذ نازک شکری رنگ در مطبعه سنگی خان آباد نشر  میگردید. موضوعات این جریده را سرمقاله ، مطالبی در باره حوادث داخلی ، خوادث خارجی ، ادبیات مسائیلی برای سرگرمی ومقالات علمی تشکیل میداد.

مقالات علمی وخبرهای خارجی مانند سایر جراید آن دوره از منابع خارجی بواسطه ترجمانان بزبان فارسی دری ترجمه گردیده وبه نشر میرسید.

این جریده اکثراَ مطالب خبری وعلمی خودرا از جریده امان افغان اقتباس کرده وبه نشر میرسانید. این جریده تا آخیر در خان آباد زیر این عنوان دوام نداد. ولی جراید که با این نام در پکتیا وکابل بمیان آمد تا مدت زمان طولانی حتی تا امروز زیر نام جریده اصلاح به نشرات خود ادامه میدهد.

این جریده تا ختم دور ه زمامداری شاه امان الله خان به نشرات خود در خان آباد ادامه میداد ولی  در دوره امارت امیر حبیب الله کلکانی نام آن تغیرکرده زیر نام “نهضت الحبیب” به نشرات خود ادامه داد. این نام دیر پای نبوده بزودی بعد از سقوط امیر حبیب الله کلکانی نام آن تغیر کرده زیر کلیشه ” اتحاد خان آباد ” و بعداَ ” اتحاد بغلان ” تغیر نام داد که تا اکنون به این نام در شهر جدید بغلان گاه ناگاه به نشرات خود ادامه میدهد.

جریده ثروت:

جریده ثروت برای نخستین بار در ( اول قوس 1303 ھ . ش ) برابر با سال (1924 م ) به نگارندگی و سرمحرری صلاح الدین خان سلجوقی در شهر کابل به نشرات آغاز کرد.

جریده ثروت در هر پانزده روز در هشت صفحه در مطبعه سنگی کاظمی به نشر میرسید. مطالب و موضوعات این جریده اختصاصی بوده بیشتر در مورد تجارت ومسایل اقتصادی به نشرات مشغول بود.

در بخش مطالب خبری اکثر خبرهای خارجی این جریده ترجمه مسایل اقتصادی ، مالی  خارجی بود که در جریده به نشر میرسانیدند. مقاله های علمی در بخش اقتصاد وثروت نیز از منابع خارجی ترجمه و نشر میشد. به آن هم بقرار گفته سرمحرر جریده دراین جریده اختصاصی تلاشی میشده است. که تنوع وجود داشته باشد ، تا جریده بتواند خوانندگان زیادی داشته باشد. بناءَ جریده از نشر مطالب سرگرم کننده ، ادبیات ، شعر وخبرهای جالب و اختراعات نیز درین جریده دریع نمیکرده است.

جریده مکتب:

جریده مکتب برای بار نخست در اسال ( 1308 ھ . ش ) مطابق به سال ( 1929 م ) به نگارندگی جلال الدین متعلم مکتب امانیه در شهر کابل به نشرات آغاز کرد.

جریده مکتب که برای طلاب مکتب و از طرف طلاب مکتب به نشر میرسید در مطبعه طبع حروفی انیس در دو صفحه بچاپ میرسید. بعداَ طبع این جریده برای مؤقت و بنابر عدم موجودیت مطبعه معطل قرار داده میشد. معطلی این جریده دایمی بوده دیگر زیر ماشین چاپ نرفت. مطالب این جریده مسایل ومطالب علمی برای طلاب معارف تشکیل میداد. علاوه از مطالب علمی که از منابع خارجی ترجمه وتهیه میشد مطالب ادبی ، تربیتی ، فکاهی نیز درین نشریه به طبع میرسید.

همکاران این نشریه علاوه از طلاب معارف بعضی از معلمان داخلی وخارجی مکاتب بودند که در تهیه و ترجمه مطالب خارجی با جریده کمک میکردند.

جریده اتحاد اسلام ( بیدار):

جریده هفته وار بیدار بروز دوشنبه ( اول حوت 1300 ھ . ش ) برابر با ( 19 فیبروری 1922 م ) در چهار صفحه به مدیریت و سرمحرری عبد الرزاق خان در محله ای بنام باغ حضور ، شهر مزار شریف چاپ میشد. نام عبد الصمد خان به حیث خط نویس واستاد فضل احمد خان به صفت چاپگر معرفی گردیده اند.

این جریده در ابتداء بنام ” اتحاد اسلام ” و بعد از شماره اول ، سال سوم ( 10 حوت 1303 ھ . ش ) بنام ( جریده بیدار مسمی گردید. در سال 1307 زیر نام ” روز نامه بیدار ” از مزار شریف نشر میشود. مدیر مسؤل وسرمحرر این نامه بعد از عبد الرزاق به ترتیب عبارت بودند از : حافظ عبد القیوم خان ، مرحوم میرزا ثاقب ، نورمحمد ، محمد خلیفه ، غلام حسن غزنوی ، محمد حیدر ، عبدالصمد و عبدلرحیم که یکی بعد دیگری این وظیفه را بجلو بردند.

این جریده در چهار صفحه به سایز (130 در 8 انچ ) در مطبعه سنگی بیدار نشر میشد. صفحه های جریده بیدار به دو ستون مساوی تقسیم شده بود.

مضامین و محتوای این جریده مانند سایر نشریه های دوره امانیه محتوی یک سر مقاله ، حوادث داخلی ، حوادث خارجی ، ادبیات ، ودارای مقاله های ترجمه شده علمی از منابع خارجی بوده است. این جریده نیز خبرهای حوادث خارجی را از منابع خبری اروپای دستیاب میکرد. گاهی این جریده هم حوادث وخبرهای جالب خارجی را که در  ” جریده امان افغان ” به نشر میرسید اقتباس کرده و در جریده بیدار به نشر میرسانید. از ترجمانان مشهور این جریده میتوان از غلام حیدر ، عبد الصمد وعبدالرحیم نام برد. این اشخاص هم مدیریت مسؤل جریده را بدوش داشتند وهمکار ترجمه خبرهای خارجی ومقالات علمی اروپای را ایفا میکردند.

جریده نوروز:

       جریده نوروز برای بار نخست در اول اسد 1307 ھ . ش برابر با ( 1929 م ) به مدیریت مسؤل وصاحب امتیازی محمد نوروز ونگارندگی میرزا غلام در شهر کابل پا به عرصه وجود گذاشته است.

        این جریده دارای هشت صفحه بوده و در دو ستون نشر میشده است. لاکن تعداد صفحات آن بیشتر از هشت صفحه و بعضاَ کمتر از هشت صفحه بوده است. در شماره اول این جریده علاوه بر سایر مطالب راجع به تشریف آوری اعلحضرت امان الله خان کار ها و دست آوردهای نو سال گذشته شاهی او مقاله مفصل به نشر رسیده است.

درین جریده مطالب تحلیلی به کثرت چاپ میگردید. ولی در نشر خبر کمتر می پرداخت. در مطالب تحلیلی نوروز موضوعات پیرامون دین فلسفه و واقعیت های مسایل دین زیاد به مشاهده میرسید. شاید یکی از اهداف آن همانا خنثی ساختن تبلیغات سؤ مخالفان و تاریک اندیشان بوده باشد.

* عبدالرسول، رهین، تاریخ مطبوعات افغانستان، جلد اول، سال 1387 ه ش، مطبعه میوند، چاپ دوم، صفحه 252 – 263

** فریدون لطیف، ناظمی آواز، مجله شماره اول سال اول، مطبعه اطلاعات و کلتور

بخش ششم

بررسی مجله ها

با تامین استقلال کشور در پهلوی انکشافات وسیع در امور روزنامه نگاری مجله ها هم در سرزمین باستانی افغانستان اعلیحضرت امان الله منشأ میگیرد. و مبدأ تمام مجله های کشور ما مجله یست که به قطع کوچک و جیبی جلوه پیرای عالم مطبوعات گردیده است. وبه تعقیب آن مجله های دیگری که پی دیگر پا به عرصه وجود گذاشتند.

به وجود آمدن مجله ها در عین حال راه را به جانب پایه گذاری مطبوعات اختصاصی در کشور ما هموار ساخت. مسلماَ درک ارباب امور مبنی بر نیازمندی برای نشر چنین مجله ها مسلم بوده است زیرا ایجاد اداره های اختصاصی و نیاز  مطالب مربوط به دانش صحت ، امور نظامی و مسایل اقتصادی ایجاب موجودیت چنین نشریه ها را مینمود.

چون مجله های این دوره هر کدام راه مشخص را در اهداف خود دنبال مینمودند بنا بر آن بهتر خواهد بود تا هر یکی آن در دایره کار و فعالیت خودش معرفی وشناختانده شود.

مجله معرف معارف:

 کانون معارف افغانستان ، که در دوره زندگی بعد از استقلال کامل کشور انکشافات کسترده را نصیب شد ، با نشریه ماهانه ی هم تجهیز گردید. این نشریه برای نخستین بار با قطع جیبی ، به گونه مجله ، در اول سنبله 1298 درخشیدن گرفت. راجع به اینکه چرا نشر معرف معارف به این کوچک 4 – 6 نیم انچ تجویز شد، کدام اطلاع در دست نمیباشد ولی قدر مسلم این است که امکانات تخنیکی کاغذ و دیگر مسایل در آن نقش داشته است. معرف معارف اورگان وزارت معارف وقت بود و در آن مطالب علمی و موضوعات طرف علاقه معلمان متعلمان به نشر میرسید. در حالیکی ما میدانیم مجله های قطع جیبی  امروز در جهان غالباَ به گونه عمومی نشر میشوند و هدف آنها تمام مردم است ، از یک گروه وقشر خاص جامع.

مایل هروی وتعداد دیگر از علاقه مندان غالباَ به خاطر عدم دسترسی به شماره های این مجله نوشته اند که این مجله از طرف طلاب معارف نشر میشد ولی اسناد و مدارک از همه مهمتر شماره ها ی موجود این مجله (89) صریحاَ نشان میده که مدیر مسؤل آن یک شخصیت رسمی و مامور وزارت معارف است.

او مطالب متن آن خیلی پخته و متین و غالباَ علمی بوده است. از مطالب متن آن نتیجه میشود که مجله برای ارباب معارف یعنی کارمندان ، معلمان و متعلمان همه نشر میگردید و برای هر کدام همه مطلبی داشت. در متن این مجله نخست از همه خبرهای وزارت معارف به نشر میرسید. گزشته از آن مطالبی پیرامون روابط ارباب امور دولت وزارت معارف نشر میگردید وهمچنان مقاله های علمی و تربیتی زیب صفحات این مجله میشد. در شماره های دست داشته عنوانهای ذیل جلب نظر میکند:

ضرورت مجلس بحث برای مکتب ، اتحاد علم ، تأبش مکتب اصولی دفتری ، اصول سرمایه ، اعاده مکالمه ومباحثه وسایر بیانیه ها ، سفر طلبه ، مقاله ، موعظه ، طبیعیات ، نصایح  روز مره مکتب ، اسباب سفر سالکان طریقه علوم مغربی ، افطار وحقایق و غیره علاوه بر مطالب متذکره در شماره های این مجله ، اشعار وبیانیه های رسمی هم به چاپ رسیده است. به گونه مثال یک خبر ویک مطلب پیرامون ارزش علم را اقتباس میکنیم:

سفر طلبه –

روندگان طریقت به نیم جو نخرند            قبای اطلس آنکس که از هنرعاریست.

” در عهد سابق تهیه رفتن طلبای علم به خارج جاری بوده در عصر حاضر صورت عمل گرفت. چند نفر طلبا برای تحقیق فن تلگراف بی سیم ، یک طرف به اولی و دیگر به جانب هند رفته عنقریب مراجعت خواهند کرد…” ( شماره نهم سال دوم.)

مطلب دوم ” علم یا دانش که زیب افتخار افزای سر لوحه عاجزانه گشته ، سر چشمه نور و حل کننده مشکلات امور است ، معرفت حضرت باری تعالی َجَ که مدار اسلام و اصل و بنای دین خیرالنام است بی حصول علم صورت نه بندد وشخص محروم ازین عطیه عظیمی حقیقتاَ متصف به صفت مسلمان نکردد…” (شماره دوم سال اول).

تا جایکه شماره های متذکره نشان میدهد اشخاص آتی در نوشتن مطالب در نوشتن مطالب متن این مجله سهم میگرفتند: محترم میرغلام محمد ، محترم مولوی محمد سرور ، محترم علی احمد ، محترم عبدالهادی وغیره محمد حسین به حیث مدیر وحافظ امیر محمد بحیث محرر مجله ایفای وظیفه میکردند. بعداَ مرزا عبدالروف به جای حافظ امیر محمد موظف شد.

پشتی اول مجله معمولاَ با نشان دولت ، نشان معارف ، نام مجله درین خطوط و در بعضی شماره ها تمثال اعلیحضرت امان الله وبعضاَ بدون آن مزین میگردید. وقتی تصویر شاه در آن نشر میگردید. در زیر تصویراین عباره خوانده میشد: ” مجاهد اکبر امیر امان الله خان غازی”.

در پشتی دوم شرح اشتراک محل طبع نام مدیر و محرر درج میگردید. تعداد صفحات این مجله گاهی به 48 وگاهی هم به 40 بالغ میشد. معرف معارف گاهی با چاپ عکسهای هم زینت میآفت عکسها را معمولاَ در کاغذ جلددار چاپ مینمودند.

معرف معارف غالباَ برای سه سال نشر شده است چه مرحوم جویا پس از شماره ثور سال 1301 (مصادف به سال سوم نشراتی ، دیگر شماره های آنرا ندیده است و همچنان امان افغان خبر آنرا نشر کرده که این خود موید قول ما در زمینه میباشد.

با قطع نشر معرف نشرمعرف معارف برای دوسال دیگر وزارت معارف وقت ، مجله ویا نشریه نداشت. اما در جوزای (1303) ھ.ش مطابق (1924 م ) مجله آینئه عرفان به قسم ماهانه جانشین معرف معارف گردید. آئینه عرفان هم به خاطر معضله های تخنیکی موقتاَ از نشر باز ماند و در سال 1305 مجدداَ به نشر پرداخت و پس از نشر سه شماره مجدداَ متوقف شد. تا آنکه در سال 1310 ھ.ش باز هم نشرات خودرا شروع نموده و تا امروز به نام عرفان نشر میشود.

مسلماَ آینه عرفان عین مشی را پیروی میکرد که معرف معارف طرح وپی ریزی نموده بود.در شماره های هفتم و هشتم سال اول آن چنین مطالب جلب نظر میکند:فخررازی ، سقراط فلسفه  تربیه ، استشهاد انستان عالم صغیراست ، برف وسرما ، حفظ الصحیه نبات النقش.

اشخاصی که در نوشتن مطالب سهم میگرفتند عبارت بود از صلاح الدین خان سلجوقی ، محمدزمان خان طرزی ، عبدالحق (مرحوم بیتاب) قاری عبدالله معلم ، ظهورالدین و عبد الجبار.

از عنوان ها ونویسندگان مطالب میتوان درک کرد که باوجود پیروی از مشی معرف معارف در امر سویه و پخته گی مطالب و در نشر موضوعات مهم علمی وفلسفی وقت بیشتر به عمل می آید.

مجموعه عسکریه:

مجموعه عسکریه مجله ماهانه یی بود که در اول عقرب 1300 ھ . ش به حیث ارگان نشراتی وزارت حربیه وقت تأسیس گردید ، و خدمات فرهنگی خودرا در عالم عسکری شروع نمود. این ماهنامه دومین مجله بود که پا به عرصه وجود گذاشت. این مجله از همان آعاز نشرات خود به نام مجموعه عسکریه ظاهر گردید. ولی از سال 1309 به بعد به نام مجموعه اردو تغیر نام داد وفعلاَ به نام اردو به قطع بزرکتر با مطالب متنوع صحافت مرغوب و داشتن عکسهای متعدد نشر میگردد.

با موجودیت تعداد از شماره های آن توفیق یاری میکند که بدانیم متن آن دارای کدام مطالب میباشد. طوریکه ملاحظه میشود اکثر مطالب متن آنرا مضامین مربوط به امور اردو تشکیل میدهد. در پهلوی اینگونه مطالب ، طی شماره های سال اول خود نظامنانه های مربوط به امور دفاعی کشور را هم نشر کرده است.

همچنان تحت عنوان گلهای حکمت وحفظ الصحه مسایل اجتماعی ، اخلاقی و صحیحی را به شیوه جالبی به نشر رسانیده است. در شماره های سال ششم آن یک سلسله مطالب را در آداب صحبت ، ملاقاتها در ضیافتها وسایر مراسم ، سیاحتها و مسافرت ها وحتی مسافرت به وسیله قطار آهن تحت عنوان عمومی در بننده یی از علم و آداب معاشرت از زیب صفحات خود ساخته است. هدف از نشر این مطالب به گفته نویسنده آن به نام محمد شریف این بوده است که: ظابطان شرافتمند ، در سنهای اجتماعی واخلاقی را به حسن صورت مطالعه کنند واز آنچه برای حسن اخلاقی لازم بوده چیزهای فرا بگیرند.

مقالات مربوط به جهان اردو تحت این عنوان ها نشر گردیده است: در یک تدفیق در بارة حرکتهای در کوه ” در تأثیرغاز بر حیوانات ” در یک نظر عمومی به تاریخ عسکری ایران” .

نخستین مدیر مسؤل مجموعه عسکریه محترم عبدالطیف غند مشربود. بعد از آن مدیریت وسرمحرری مجله به محترم گل خان مهمند و غند مشر انتقال یافت. به تعقیب آن این عده باالترتیب به عبدالحمید خان غند مشر ، محمد عمرخان غند مشر ، محمد یعقوب خان ، مدیر شعبه ترجمه و محمد اکبرخان مدیر ترجمه سپرده شد که هر کدام برای مدت این وظیفه مقدس وپرمسؤلیت را ایفا نمودند.

در باره مجموعه عسکریه یک مسأله را قابل توضیح میدانیم که از ماه اسد سال 1303 تا سرطان 1304 ھ . ش از نشر باز مانده وبه جای آن روزنامه حقیقت به نشر میرسید.

در پشتی مجله از کاغذ نسبتاَ ضخیم استفاده میشد وصفحه اول پشتی حاوی نام مجله ، فهرست مندرجات ، تاریخ طبع ، سال نشراتی ، شرح اشتراک و نام مطبعه بود. همچنان در پشتی نشان وزارت حربیه جا داده میشد.

مجموعه عسکریه نخست در مطبعه وزارت حربیه به طبع سنگی چاپ میگردید. ولی بعداَ به طبع حروفی در مطبعه شرکت رفیق زیور طبع می پوشید. متن مجله اغلب با نشر بعضی عکسها مزین میگردید. عکسهای این مجله عموماَ دو نوع میباشد. یکی به اصطلاح عکسهای فیچری وخبری بود و دوم عکسهای بود که به مقصد معرفی وتفهیم بعضی مسایل و موضوعات حربی توام با مضامین نشر میگردید. عکسها معمولاَ در کاغذ جلد دار طبع میشد. تیراژ مجله در آغاز پنچصد نسخه بود ولی در شماره های سال دوم تعداد آن به هفتصدی نسخه رسید. صفحات آن در هر شماره فرق میکرد. تعداد بعضی از شماره های آن در داخل 25 صفحه وبعضی در داخل بیش از شصت صفحه نشر شده است. امور خطاطی مطالب متن را حافظ حیدر علی خان احراری به عهده داشت.

مجموعه صحیحه:

       این مجله در اول قوس ( 1306) (1927 م) از طرف مدیریت مستقله طبیه تأسیس شد مسؤلیت نگارندگی اورا محترم حسن سلیمی به عهده داست. قطع آن مانند آینه عرفان به اصطلاح ” تخته چاری بود و تعداد صفحات آن به 24 میرسید. سه شماره اول به طبع سنگی در مطبعه شرکت رفیق به چاپ رسیده واز شماره سوم به بعد در مطبعه امان افغان به طبع حروفی چاپ ونشر میشد. طوریکه شنیده شد این مجله به قسم مجانی به مردم توضیع میشد وهدف آن این بود که تا مسایل مبرم مربوط به صحت را برای مردم  تلقین  وتبلیغ نماید.

مجموعه صحیحه در سال 1307 بنا بر تشنج اوضاع در کشور از نشر باز ماند و در جوزای 1310 ھ. ش به محرری مرحوم عبدالرشید لطیفی تجدید حیات نمود. طی سالهای بعدی بنام های پیام تندرستی و روغتیا برای نشر مطالب ارزشمند صحی نشرات خود را ادامه داد.*

مجله آئینه عرفان:

        از آینه عرفان ، هر چند در معرف معارف تذکر رفت اما خواستیم در این جا آنرا بطور مفصل تر بیان کنیم:

آینه عرفان با شعار ( مجله تاریخی ، علمی ، ادبی ، اجتماعی ، اخلاقی ، تربیوی میباشد. این نشریه در جوزای ” 1303 ھ . ش ” برابر با سال (1924 م ) بجای مجله جیبی “معرف معارف” که دو سال قبل از نشر باز مانده بود زیر نظر هیأت تحیریر از طرف وزارت معارف ، در شهر کابل به نشرات آغاز کرد.

* کاظم، آهنگ، مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال، مطبعه کابل، سال 1369، ص 79 – 88

** عبدالرسول، رهین، تاریخ مطبوعات افغانستان، جلد اول، طبع دوم، 1387، مطبعه میوند، ص 265 – 266

این مجله که در هر ماه یک بار به نشر میرسید ، بنا بر عدم موجودیت مطبعه مستقل بعد از چندی از نشر  باز ماند. ولی دوباره  در سال 1305 ھ . ش به نشرات آغاز کرد. این مرتبه چند شماره ( سه شماره ) نشر گردید ولی باز هم بنابر نارسایی های تخنیکی وقلت یک مطبعه مستقل نشرنشد. تا آنکه با دیگر در سنه 1310 ھ . ش با نیروی قویتری ابتدا بنام آینه عرفان و پس بنام مجله عرفان نشرات خو درا آغاز کرد که تا اکنون به همان ادامه دارد.

* مجله پشتون ژغ:

              مجله پشتون ژغ برای بار اول در 1307 ھ . ش برابر با سال 1927 م به مدیریت مسؤل و نگارندگی فیض محمد خان ناصری در شهر کابل به نشرات آغاز کرد.

       این مجله ماهنامه بوده در هر ماه یکبار در مطبعه حروفی امان افغان به نشر میرسید. مرحوم محمد سرور جویا در پهلوی نام این مجله کلمه ” ملی ” را ذکر کرده است. این میرساند که این مجله خصوصی بوده از طرف عده از دانشمندان و نویسندگان بصورت نشریه شخصی انتشار می یافته است.

اکثر مطالب این نشریه را ، مضامین در باره ادبیات ، اقتصاد ملی ، حقوقی ، قوانین ، زبانشناسی وغیره تشکیل میداد. این مطالب اکثراَ از منابع خارجی ترجمه گردیده و درین نشریه بچاپ میرسیده است. این نشریه در دو قسمت بود در یک قسمت آن مطالب بزبان فارسی دری و درقسمت دیگر آن بزبان پشتو نشر میشده است. سالنامه کابل ( 1311 ھ . ش ) مرحوم میر سید قاسم خان و مرحوم عبدالهادی خان داوی را بحیث همکاران دایمی این نشریه معرفی میکند.

این نشریه بعد از نشر شماره اول از نشر باز ماند و دیگر روی اهداف مشخصه آن نشر نشد.

 نشریه های غیر دولتی :

در عهد زمامداری شاه امان الله با در نظر داشت شرایط وا مکانات زمان ، نشرات آزاد ملی تا حد راه خودرا در آسمان مطبوعات افغانستان باز کرد.

این مسئله اگر از یکطرف محصول برنامه های اصلاحی و مترقی دولت وقت مخصوصاَ شاه ریفارمست افغانستان بود ، از جانب دیگر مرهون همت ولای تعداد کثیری از قلم بدستان نستوه کشور میباشد که آگاهانه قلم بدست گرفتند و در راه آگاه سازی مردم افغانستان بکار بردند. بی نسبهه تاریخ معاصر افغانستان نقش فعال این جان نثار کشور را فراموش نخاهد کرد. جو عمومی و اوضاع بین المللی نیز تأثیر خودرا گذاشته بود که با سیت تنگ نظرانه به آن نگاه نشود.

این واقعیت ها وفکتهای دیگر است بهم داده مؤجه ، گنجاندن ماده (11) در قانون اساسی افغانستان ، مبنی بر تضمین آزادی مطبوعات در افغانستان گردید.

برطبق ماده (11) قانون اساسی افغانستان ، نظامنامه مستقل مطبوعات افغانستان بداخل (18) ماده رسماَ تصویب و در معرض اجراآت قانونی قرار گرفت.

تصویب نظامنامه (18) ماده یی مطبوعات در دهم جدی 1303 ھ . ش در 2000 نسخه از مطبعه ” دایره تحریرات حضور ومجلس عالی وزراأ ” نشر گردید. که دایعه اشاعیه فکر و آزادی بیان را برای بار اول کتباَ تضمین کرد. درین نظامنامه شرایط نشر وسایل همگانی ” روزانه و موقوتر” پیش بینی واحکام جزای نیز درج شده بود. در بند سوم ماده (18) این نظامنامه آمده است که : نظامنامه هذا به روزنامه های غیر رسمی عاید بوده ، روزنامه های رسمی با حکام علیحده تابع میباشند.

هدف از روزنامه های غیر رسمی همانا روزنامه های بوده است که از طرف اشخاص به صورت آزاد نشر میگردید و روزنامه های رسمی روزنامه های بود که از طرف دولت طبع ونشر میگردید. ونیز در ماده هشتم این نظام آمده است که: ” رسایل و موقوته های که به سیاست دولت تعلق نداشته باشند و محض ادبی و فنی باشند تابع این نظامنامه نمی باشند.”

مطلب فوق می رساند که نشریه های علمی و ادبی جواز کلی داشته، تابع مواد نظامنامه مطبوعات نبودند. ولی نشریه های که نشر اطلاعات روز، تبصره ها، مقاله ها، سرمقاله ها و مسایل سیاسی را مطرح می نمودند تابع نظامنامه مطبوعات بودند.

با آنکه با استفاده از قانون مطبوعات ظاهرا تعداد روزنامه ها و جراید در آسمان مطبوعات افغانستان ظاهر گردید، ولی قانون در مجموع تضمین کننده آزادی های کامل روزنامه نگاران و نویسندگان نبود. چنانچه با استفاده از ماده های جزایی آن دولت به سادگی می توانست روزنامه نگاران و قلم زنان را سرکوب و جلو نوشته های بیدار کننده آزادی طلبان را بگیرد. با آنهم انعکاس افکار آزادیخواهانه نویسندگان و دریدن پرده های انحصاری مطبوعات، در نشر نشریه های آزاد ملی در پهلوی نشرات دولتی با استفاده از ماده 11 نظامنامه اساسی افغانستان که ” مطبوعات و اخبارات داخلیه مطابق نظامنامه مخصوص آن آزد میباشد” راه خود را باز کرد و تا آنجا که می توانست در تنویر اذهان و روشنگری مردم کشور پیش رفت.

* عبدالرسول،رهین،تاریخ مطبوعات افغانستان ازشمس النهارتاجمهوریت، جلد اول، طبع دوم،1387،مطبعه میوند،ص 267 – 268

** عبدالرسول،رهین،تاریخ مطبوعات افغانستان ازشمس النهارتاجمهوریت، جلد اول،طبع دوم،1387،مطبعه میوند،ص 267 – 268

روی همین پالیسی های نشراتی ملی بود که انیس به مدیریت مسوول و سرمحرری مرحوم غلام محی الدین انیس پا به عرصه وجود گذاشت.

هرچند جراید آزاد ملی از لحاظ متن و محتوا هر کدام راه و روش جداگانه داشتند ولی به حیث کل همان فکر آزادیخواهی و حفظ تمامیت ارضی و رسالت تاریخی قشر روشنگر را در مقابل توده های وسیع مردم افغانستان تبارز میدادند. در انتقال مدنیت غربی، افکار و پدیده های علمی اروپایی نیز کمتر از جراید، روزنامه ها و مجلات رسمی و دولتی نبودند. بهتر است به خود این نشریه ها عطف توجه کنیم.

انیس:

با تاسیس و نشر انیس باب تازه یی در جهان مطبوعات افغانستان گشوده می شود. انیس در نخستین شماره خود گفته است: ” انیس طفلک نوزادیست در عالم مطبوعات، میخواهد در اوقات فراغ ندیم، در ساعت های کار معاون در امور مشکله مشاور، در حالات غم و اندوه سمیروالحاصل در حیات فکری و عملی عموم خاصتا فریق مامورین، مونس و خدمتگار گردد.”

الحق که انیس کلمه های بالایی را به جا گفته است. این نشریه همانطوریکه ادعا نموده ” سخن گفته و در سفته” و زندگی بخشهای تشنه لبان اطلاع و آگاهی شده است. انیس و رفیق هر دانش پژوه و هر انسان علاقمند گشت و می گویند روزی که انیس نشر می شد صف طویلی از علاقمندان جلو درب اداره آن با تحمل تمام و حوصله مندی انتظار شماره مخصوص خود را می کشیدند. این به خاطری بود که نگارنده آن ” قلمش را شمشیر ساخته بود” بل به خاطری بود که شمشیر را درست به هدف حواله میکرد.

طوریکه انیس در نخستین سرمقاله خود می گوید که این نشریه ” در حیات فکری و عملی عموم، خاصتا مامورین مونس و خدمتگار گردد.”

او تشخیص نموده بود که در آن زمان به جز مامورین دولت با سواد کمتر وجود داشت و بنابران در هدف خود آنانرا به صورت خاص قید نمود.

نگارنده انیس به تعقیب گفته های پیشین خود یکبار دیگر می گوید که هدف اساسی آن تهیه و نشر مطالب علمی، قانونی، روحی و ادبی بوده است و این مطالب از لحاظ محتوا باییست به زندگی و نیاز مامورین ارتباطی به هم میرساند ورنه به هدف موافق نمی افتاد.

انیس در 15 ثور 1306 هجری شمسی پا به عرصه هستی میگذارد و با تطور و تحول در متن و چهره و هدف خود تا امروز دوام می کند، محتوای انیس به قرار توضیح شخص نگارنده آن شامل مسایل آتی بود:

مقالات: شامل آن نوشته هایی میگردید که راجع به مسایل روحی، اجتماعی و حیاتی مامورین بحث و ابراز نظر میکرد.

قانون: زیر این عنوان معمولا مطالبی چون حقوق اداره، مباحث قانون تطبیقی و سایر مباحث مربوط درج می گردید. هدف از نشر مطالب متذکره آن بود که مامور آنرا در اجرای امور حیاتی خویش به کار نبرد.

خبرهای پارلمانی: گرچه در این عنوان کلمه خبر تصریح شده ولی طوریکه ملاحظه میگردد هدف عمده این بخش آن بود که قوانین وضع شده و شرح و تفسیر آنرا برای آگاهی خوانندگان نشر نماید.

خبرهای علمی و فنی و ادبیات: زیر این عنوان معمولا مطالبی به نشر میرسید که شکل اطلاعی علمی داشت و از جانبی هم یک سلسله موضوعات سرگرم کننده زیر این عنوان نشر می شد.

تدبیر منزل: شامل مسایل چون صحت، تربیت، طعام، لباس، مسکن، زینت و زیبایی وغیره میگردید. هدف این مسایل زنان و مردان هر دو بودند و این مساله در متن انیس تصریح هم شده است.

متفرقات: به قرار توضیح نگارنده انیس این عنوان شامل مطالبی چون تشکیلات داخلی، تعیین مامورین، خبرهای به اصطلاح سیاسی، حوادث و وقایع داخلی و خارجی میگردید.

انیس با وجود آنکه محتوای خود را به صورت خاص متوجه مامورین ساخته بود، یک نشریه عمومی بود. به نظر نگارنده این سطر ها مامورین را هدف قرار دادن محض هنری بود که آنانرا جلب کند، زیرا بهترین خریدار و علاقمند انیس آنان بودند. ولی با عین مهارت متن نشریه طوری تنظیم میگردید که هیچ فردی از همشهریان از اهداف آن دور نمانند. ملاحظه بفرمایید که زیر عنوان ” قوانین ” در گام اول راجع به حکومت اطلاعاتی تقدیم می نماید که برای اطلاعات مذکور نه تنها مامور علاقه مند بوده است، بلکه تمام مردم نیازمند آن بودند. هدفش تنها مامورین نمی باشد بلکه همه مردم است، زیرا در این مقاله پیرامون فواید خوب و ضرر های بیدار خوابی و اسباب خواب اطلاع کافی و مورد علاقه عام را عرضه می نماید. با رویت متن انیس مطالب آنرا به بخش های آتی می توان تقسیم کرد.

نخست: خبر

نشر خبر در انیس تحت عناوین گوناگون صورت گرفته است. در گام اول زیر عنوان خبرهای پارلمان، دوم تحت عنوان خبرهای علمی، فنی و ادبیات، و سوم متفرقات یعنی خبرهای متعدد به نشر می رسید. در خبرهای پارلمان اطلاعات پیرامون نظامنامه ها، ضمایم نظامنامه ها و تعدیلات در نظامنامه ها به نشر میرسید. زیر عنوان خبر “فن چاپ گری در چین” تشریح جسم انسان بعد از مرگ، خبرهای علمی و فنی و . . . مطالبی چون ستونهای اقتصادی ” تعداد موتر ها در جهان” و امثال آن نشر گردیده است. زیر عنوان متفرقات اطلاعات ارزشمندی در مسایل حیاتی و زندگی اجتماعی مانند “عقل سلیم در جسم سالم”، “محصولات ذهنی” و پختن به ذریعه برق نشر میگردید که مسلما در زندگی روزمره انسانها ارزش و اهمیت فراوان داشته و دارد.

در ارتباط به نشر خبر مطلب جالبی را از متن انیس اقتباس و تحلیل می نماییم. انیس در شماره دهم سال اول خود زیر عنوان “انیس و سیاست عالم” مطلبی را به این عبارت نشر کرده است:

” تبصره: شاید مطالعین گرام و گرامی صحیح نیست به جای آن کرام و گرامی بهتر است”

ملاحظه فرموده باشند که جریده انیس در موضوعات سیاسیی عالم تا الحال کمتر مداخلت دارد. برای اینکه علت عدم مداخلت به ذوات محترم آشکار شود که به نقشه ایکه جریده در این باب مدنظر دارد ذکر می نماییم. بهتر معلوم است که اهمیت خبرهای سیاسی وابسته به تازگی و سرعت آن است از این باعث اداره تشبثات زیادی درباره اشتراک با تلگراف های خارجی عالم دارد و ممکن است به این زودی ها بتوانیم با یکی از کمپنی های اعتمادی و خوش معامله اشتراک کرده، بعد باب سیاست را در جریده افتتاح خواهیم نمود. فعلا نظر به اینکه از مصادر معتبر ترجمه می کنیم اکتفا شد. البته امید است که این عذر ما به خوانندگان موقع قبول افتد.”

پیرامون مطالب بالا باید گفت که:

نخست معلوم میشود که هدف نگارنده انیس از موضوعات سیاسی مسلما خبر خارجی میباشد. زیرا بدست آوردن آنرا مربوط به وسایل عصری و مطمین مخابراتی میداند و گذشته از آن در قسمتی از عبارت بالای فقره ” خبرهای سیاسی” خودش رساننده این مطلب است.

دوم، یقینا برای آگاهی از اطلاعات خارجی علاقه و آرزومندی های وجود داشته و با درک آن نگارنده انیس اعتذار بالایی را نشر کرد.

سوم، برتازگی و سرعت به حیث دو عنصر خیلی مهم خبر در عبارت متذکره تاکید شده است. این مسئله درجه مقدار آگاهی نگارنده انیس را در امور خبرنگاری واضح میسازد.

چهارم، تا آندم تعداد محدودی در خبرهای خارجی را که نشر می نمود از منابع خارجی مانند روزنامه ها و جراید ترجمه میکرد.

انیس خبرهای داخلی را به کثرت نشر می نمود و اما چون مقارن نشر این جریده شاه امان الله مصروف بازدید از اروپا بود، بنابر آن زیر عنوان دایمی ” افغانستان در خارج” به صورت منظم خبرهای مسافرت شاه را نشر میکرد. هم چنان خبرهای مربوط به اغتشاش حبیب الله کلکانی را مرتب به نشر می رساند.

دوم: مطالب تحلیلی

این مطالب را انیس معمولا با نشر مطالب مربوط به قوانین انعکاس میداد. هم چنان در این مطالب مسایل تعلیم و تربیت، مسایل روانی، مسایل و موضوعات مربوط به علما، دانشمندان، ستون اقتصادی و عناوین گوناگون دیگری را می توان شامل ساخت.

سوم: سرگرمی

در زمره مطالب مربوط به این بخش از سلسله نوشته های یاد آور می شویم که تحت عنوان ” بزرگترین فاجعه های تاریخ یا قربانی های تخت و تاج و طمع” سر از شماره یازدهم سال اول آن در هر شماره به نشر رسیده است. نخستین مطلب آن راجع به ” ماری ستورات” بوده است.

هم چنان در بخش سرگرمی ها می توان از نشر بعضی اشعار و پارچه های ادبی یاد آور شد. عنوان ” سوالهای دکتور، در برآورده ساختن هدف سرگرمی و تربیتی و تعلیمی ارزش به سزایی داشته است. به گونه مثال: پاسخ ارایه کرده است. ” میدانی چرا نل های آب در زمستان یخ می کند؟ قانون فشار چیست؟ چرا چوب روی آب می ایستد و آهن فرو می رود؟

ستون های ” از هر طرف” و ” لطایف و فکاهیات” بدون هیچ نوع شبهه از بهترین ستون های سرگرمی انیس بوده است. به گونه مثال، زیر عنوان ” از هر طرف” مطلب آتی را اقتباس می کنیم: ” قوی ترین عضلات جسم دل انسان است که در یک دقیقه بین 40 و 140 نبض می کند. . . و توسط وزن دل در مرد بین 170 و 144 در هم و در زن بین 96 و 170 در هم است. “

از ستون لطایف و فکاهیات مطالب آتی را تقدیم میداریم:

“پدر اولتر است”

مادر به پسر: احمد تو نه ساله شده یی حالا باید از طرف شب جدا بخوابی !

پسر: اگر مساله به کلانی باشد بابا از من کلانتر است.

“بی بی و نوکر او”

بی بی: از خانه یی که پیشتر نوکر بودی چرا برآمدی ؟

نوکر: یک دفعه چوچه مرغ مرد به مه خوراندند. دگه دفعه گوسفند مرد از گوشتش خوراندندم، این دفعه بی بی کلان ناجور شد از ترس گریختم.

گونه های بالا را از لحاظ ژانری به نام ریسپی گرام یاد می کنند که از نوع ادبی آن بوده و غالبا از ان خنده و خوش طبعی مراد است.

ارزشمند ترین ثمر کار انیس نشر مقاله های به اصطلاح روشنگری و انتقادی آن است. این جریده برای نخستین بار در مطبوعات کشور ما اندیشه پیشرو را در مقالات خود انعکاس داده همچنان انتقاد را به گوناگون اشکال نشر نموده است. انتقادات انیس هم به صورت مستقیم به عمل می آمد و هم به شکل طنزی آن.

کلام طنزی انیس ارزشمندی خاص خود را دارد. این نوع کلام را در امور و شوون مختلف زندگی به گوناگون اشکال مورد کاربرد قرار داده است.

بدین ترتیب انیس در مدت کمتر ار دو سال دوره اعلیحضرت امان الله نشر گردید. در این مدت به اصطلاح خودش از پول اشتراک خود مالک مطبعه شد، که در آن چارپایه ماشین و چندین دسته حروف و دیگر لوازم تخنیکی وجود داشت.

انیس دارای 12 صفحه بود و در هر پانزده روز یکبار نشر میگردید ولی در آغاز سال دوم نشراتی خود به قسم یک جریده هفته وار نشر میشد. این هفته نامه با نام و شهرتی که طی دوره مدیریت مسوول غلام محی الدین انیس کسب کرده بود برای سایر سال ها رفیق و مونس مردم افغانستان بود و فعلا هم نشر می شود و به امید برآورده سازی اهداف مرحوم انیس بخاطر تحقق آرمان های مردم افغانستان فعلا به بحث خود راجع به آن خاتمه میدهیم.

نسیم سحر:

این نه آن نسیم سحریست که از آرامگه یار به ما باز گوید و از ” منزل آن مه عاشق کش عیار” پیام آورد.

این نسیم سحریست که نسیم آزادی بیان را به مشام جان افسردگان این سرزمین آزاده مردان و زنان به ارمغان می آورد. این هفته نامه ایست ادبی که برای تشکیل ذوق علاقمندان سخن روز را در لای پیرایه های لطیف هنری و ادبی باز میگوید و انسانهای زمان را از حقوق و وجایب شان آگاه میگرداند.

نسیم سحر از کسیکه نگارنده و صاحب امتیاز خود به گونه یک هفته نامه آزاد در هفتم دلو 1306 هجری شمسی (27 جنوری 1928) در کابل، این قلب پر تپش و نا آرام افغانستان باستان جلو پیرای نظر خاص و عام گردید. نسیم سحر سیاست را در ادب و به خود آنانی داد که هم این را میخواستند و هم آنرا. نسیم سحر پانزده شماره را نشر کرد و در آن صدها اندیشه مترقی و پیشرو را تلقین نمود.

نسیم سحر ” انعکاس مدنیت اروپا” را عنوان داد، ولی دردها و رنجهای سرزمین افغانستان را در آن منعکس ساخت، ملاحظه بفرمایید: در این جا دیگر آنچه ثروتهای هنگفت که گذشته ها به طور مشروع یا غیر مشروع جمع و ذخیره کرده بودند و به ما ارث رسیده بود و می بایست که امروز در راهی تعلیم و تعلم و آبادی مملکت صرف شود عوض آن در قمار خانه ها و میخانه های پاریس و لندن به خرچ رسید. . . امروز ثروت ما که در جیب چند نفر رشوت خوار رفته است هه آن ثروت به ممالک خارجه برای تجارت رفته و عوض آن پودر و عطر و کلاه های سرخ و سیاه وارد شده است. . . و سر و صورت یکعده قلیلی را زینت میدهد.

نسیم سحر ستون شعر و ادبیات خود را با استفاده از چکیده های فکری شاعران و دانشمندان عصر زیبا عرضه میکرد. با این جریده محترم عبدالهادی داوی، شایق جمال، غلام سرور جویا و محمد حسن سلیمی همکاری داشتند.

نسیم سحر ستون شعر وادبیات خودرا با استفاده از سفیده های فکری شاعران و دانشمندان عصر زیبا عرضه میکرد با این جریده محترم عبدالهادی داوی شایق جمال غلام سرور جویا و محمد حسن سلیمی همکاری داشتند. نسیم سحر در داخل دو برگ کوچک با زیبایی و ارزشمندی خاص ده ها و صدها مطلب را و اندیشه های ارزشمند را نثار علاقمندان وطن مألوف خود کرد، مضامین بکر و اندیشه های انتقادی نسیم سحر به اصطلاح به مزاج ارباب امور خوش نخورده و حوصله آنانرا سربرد بدین ترتیب نسیم سحر را توقف دادند و از وزیدن زندگی ساز آن مشام جان علاقمندان را محروم کردند.

کاظم، آهنگ، مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال، مطبعه دولتی کابل، طبع 1369، ص 92 – 104.

مـــــــــــــأخــــــــــــذ

  1. آهنگ محمد کاظم ، مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال ، کابل مطبعه دوستی 1349
  2. رهین عبدالرسول ، تاریخ مطبوعات افغانستان سده نزده و بیست ، کابل ؛ پوهنتون کابل 1367
  3. غبار میرغلام محمد ، افغانستان در مسیر تاریخ ، کابل ؛ مطبعه دوستی 1346
  4. هروی مایل ، معرفی مجله ها ، روز نامه ها وجراید افغانستان ، کابل ؛ مطبعه دوستی 1349
  5. آهنگ محمد کاظم ، سیرژورنالیزم در افغانستان ، جلد اول ، مطبعه دوستی 1349